برای تحلیل بیشتر در این رابطه تنها کافیست کمی به عقب برگردیم. به یاد آورید دوم آذرماه 1390 را که نمایندگان مجلس هشتم در اقدامی در واکنش به اعمال تحریمهای مالی ایران توسط دولت بریتانیا با 179 رأی موافق، طرح دو فوریتی کاهش روابط با بریتانیا را به تصویب رسانده و دولت دهم را ملزم به کاهش روابط دیپلماتیک با دولت بریتانیا از سطح سفیر به کاردار نمودند.
اکنون اما پس از گذشت تنها کمتر از 4 سال، نه تنها رئیس دولت یازدهم در دومین سفرش به مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، به دیدار دیوید کامرون (نخست وزیر پادشاهی انگلستان) میرود که حتی مجلس نهم نیز با تشکیل «کمیته دوستی پارلمانی ایران و انگلیس» به استقبال از سرگیری روابط با این استعمارگر جهانخوار رفته است!
شاهد مثال آنکه، «عباسعلی منصوری آرانی» رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و انگلیس پیشتر در گفت و گو با روزنامه «قانون» تصریح میکند: «در سفر اخير گروه دوستي پارلماني ايران- انگليس، موضوع بازگشايي سفارت دو كشور نيز مطرح شد. به هر صورت انگليسيها [خودشان] سفارت را بستند و رفتند و خودشان اگر تمايل داشته باشند بر ميگردند. تصور نميكنم مانعي در بازگشايي سفارت انگليس ايجاد شود. چنانچه وزارت امور خارجه كشور به اين مهم رسيد كه ارتقاي ديپلماسي با انگليسيها مشكلي به وجود نميآورد مانعي بر سر راه معرفي سفير از سوي انگليس نخواهد بود. این همه درحالی است که ذهنيت بسيار منفي از انگليس در ملت ما ايجاد شده است. با وجود اين ذهنيت منفي، كار را جلو برديم و ميبريم.»!
حال دوباره به متن اصلی خبر باز می گردیم. وزارت خارجه ایران و انگلیس، اخیراً از ارتقاء روابط دوجانبه خبر دادند. حمید بعیدی نژاد (رئیس تیم کارشناسی در مذاکرات هسته ای) به عنوان سفیر ایران در لندن، و نیکلاس هاپتون (سفیر سابق در یمن و قطر) به عنوان سفیر انگلیس در تهران معرفی شده اند. سوال مهم این است که هر یک از دو وزارتخانه از معرفی این دو فرد چه اهدافی را دنبال کرده و کدام سیاست را پیگیری می کنند؟ برای پاسخ به این سوال تنها کافیست نگاهی گذرا به سوابق این دو تن داشته باشیم.
نیکلاس هاپتون مارس سال 2010، زمانی که معاون اداره امنیت ملی وزارت خارجه بود ضمن پیگیری قطعنامه 1929 گفته بود تحریمها تنها راه مجبور کردن ایران به حضور در پای میز مذاکرات هستهای است. وي در زمان وقوع بيداري اسلامي، حضوري فعال در يمن داشت و در زمان اوجگيري بحران سوريه و تشكيل داعش، نقش كليدي در مديريت پروژه و انتقال پيام لندن به دوحه برای حمايت از گروههاي تروريستي ايفا كرد.
در این سو اما آقای بعیدی نژاد با خوش گمانی، احتمال جاسوسی دری اصفهانی در تیم مذاکره کننده را رد کرده است؛ کارشناس بانکی ارشد که ظاهرا حقوق اقدامات خود را دست بر قضا از روباه پیر دریافت می کرده است!
حال در شرایطی که کار برجام گره خورده و خلاف پیش بینی وزارت خارجه از آب در آمده، آقای بعیدی نژاد برای سفارت به لندن می رود در این سو قرار بود سفیر انگلیس در همایش ایران کانکت سخنرانی کند که بانیان انگلیسی آن نمی خواستند شرکت های ایرانی مورد تحریم را به همایش راه ندهند و البته با افشاگری رسانه ها مجبور به عقب نشینی شدند.
در این میان جدای از اینکه چگونه در دولت راستگویان، ترمیم روابط با روباه پیر – با توجه به سطح درگیری و مخاصمات میان طرفین – به این سرعت طی شده و کدورت ها برطرف شده است، سوالی که خودنمایی می کند آن است که چرا در برهه ای که حمید بعیدی نژاد بعنوان یکی از اعضای اصلی تیم مذاکره کنندگان هسته ای، باید پاسخگوی ملت درباره خسارت محض برجام باشد، بار سفر می بندد و بعنوان سفیر راهی لندن می شود؟! در همین رابطه اما از گوشه و کنار خبر می رسد که دولت راستگویان سخت در تلاش و تکاپو است تا یکی دیگر از اعضای اصلی مذاکره کنندگان هسته ای برای دوری از مهلکه پاسخگویی پیرامون خسارت مطلق برجام، راهی پاریس کند.
در آن سوی ماجرا اما هدف انگلستان از معرفی هاپتون بعنوان سفیر در ایران چیست؟ آیا هاپتون قرار است اهداف معلق مانده جبهه غرب که در خسارت محض برجام محقق نشده را پیگیری کند؟!
در پایان ذکر این نکته مهم ضروری به نظر می رسد که بی تفاوتی دولت در معرفی مهره هایی چون بعیدی نژاد و زیرکی روباه پیر در معرفی شاه مهره هایی نظیر هاپتون نشان از عزم جزم دشمن و خوش خیالی محض اعتدالیون دارد و بیم آن می رود ادامه چنین روندی موجبات وارد آمدن آسیب های جدی آتی در حوزه های بین المللی و امنیتی را فراهم آورد.