به گزارش خبرگزاری بسیج از استان چهارمحال و بختیاری؛ یادمان مرصاد درحوالی تنگه چهارزبر در 25 کیلومتری غرب کرمانشاه و درجاده اصلی معروف به راه کربلا قراردارد. نیروهای سازمان منافقین با همکاری و هماهنگی ارتش عراق در مرداد ماه ۶۷ پس از عبور از مرزهای ایران به سمت شهر کرمانشاه حرکت و تا تنگ چهارزیر پیشروی کردند.در شرق تنگه (چهارزیر) رزمندگان اسلام راه را برگروه نفاق مسدود و بسیاری از منافقین را در این نقطه به هلاکت رساندند.
عملیات مرصاد یکی از صحنههایی بود که چهره منافقین به عنوان دشمن ملت بزرگ ایران عیان شد و به مدد الهی و مقاومت مردم با هدایت سرداران دلاور دلیر سپاه اسلام ایران صحنه نبرد، به گونهای رقم خورد که در اوراق تاریخ ایران، روایتی شنیدنی از سرنوشت خائنین به وطن و متحدین با دشمن ثبت شده باشد و در مقابل، روایتی درخشان از دلیری سردارانی که از این مملکت اسلامی خود در سختترین دوران حفاظت کردند ومنافقان که به قصد حضور دذر تهران حرکت کرده بودند در ۳۴ کیلومتری کرمانشاه باشکستی مفتضحانه میدان را خالی کردند.
به مناسبت سالروز پیروی سپاه اسلام در عملیات مرصاد شاعرآیینی و بسیجی احمد رفیعی وردنجانی شعری سروده که با هم مرور می کنیم...
ان ربک لبالمرصاد
جانم وطن هردم سرودی دادها را
دیدی به جانت زخمه ی بیدادها را
بی واهمه در هر زمان بازی گرفته است
زخم گلویت خنجر شداد ها را
محکم شدی با زخمها ودود کردی
باعزتت بنیان بی بنیاد ها را
آری ترور آتش به جانم می زند باز
وقتی که می گردم یکایک یادها را
همواره خونین کرده روی لاله ها را
در خاک کرده قامت شمشاد ها را
خون شد خضاب دست و روی نوعروسان
در حجله ی خون دیده ای دامادها را
وقت جدایی مادرانت کِل کشیدند
دامادی ات مادر مبارک بادها را
شدبی گناهی ها گناه بی گناهان
کشتند با هر حیله ای استاد ها را
بس دانش آموزان که در خون بخش کردند
واژه به واژه شرح استعدادها را
پیر وجوان، خرد، کلان ما زخم خوردیم
اما چه غم از موج دریا زادها را
خاموش ماندن در مرام کشورم نیست
از جان زده در هر نفس فریادها را
فریاد ما، ومشت ما وموشک ما
درهم شکسته کاخ استبدادها را
دوران به دوران نسل دوران هاست درآن
سنگر به سنگر داشته صیاد ها را
ما فتح خرمشهر را باجان چشیدیم
دشمن چشیده آتش مرصادها را
مرصاد را از یادبرده دشمنی که
امروز راهی می کند پهپادها را؟
پهپاد هایی که به یک غفلت چشیدند
طعم خروش سوم خردادها را
کی می هراساند هراس زخم خوردن
جان سراسر زخمِ، زخم آبادها را
زنده است عشق حاج قاسم تاهمیشه
کشتن نگیرد هستی آزادها را
ما زخم خوردیم و به هر سو می شناسیم
طرح فریب تازه ی شیادها را
دارند حالا نقشه تا درهم بریزند
جای شهیدان تو و جلادها را
می آیدآن موعود وما در انتظاریم
حق وعده داده دیدن میعادها را