۲۴ / اسفند / ۱۴۰۳ - 14 March 2025
22:40
کد خبر : 9444083
۱۳:۰۴

۱۴۰۱/۰۴/۲۱

به مناسبت سی و پنجمین سالگرد شهادت سردارمنصور عابدی.. همسر شهید منصور عابدی: « زندگی مشترکمان را با عشق آغاز کردیم»/ می گفت: برای رفتن به جبهه از پیچ کوچه که رد میشم دیگه به هیچ چیز فکر نمی کنم.»

در سالروز شهادت منصورعبادی از سرداران استان یزد با همسر این شهید گفت وگویی صمیمانه انجام دادیم، وی گفت: زندگی مشترک ما دو سال بیشتر نبود و ایشان را فقط ۱۸ روز در خانه دیدم، محمد فرزندش را در ۵ ماهگی دید، اما درآغوش نگرفت و گفت: «خيلي ها بودند که فرزندشان اصلا ندیدند .»
 به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان خبرگزاری بسیج-یزد: امروز عید قربان، سی و پنجمین سالگرد شهادت سردار منصور عابدی از است که شب عید قربان سال ۱۳۶۶ در عملیات نصر ۷ در منطقه سردشت به شهادت رسید. وی در آن علمیات افتخار آمیز مسئولیت فرماندهی گردان ادوات تیپ پیروز ۱۸ الغدیر را بر عهده داشت.
منصور عابدی متولد سال ۱۳۳۸ در خانواده ای متدین یزدی است، از دوران جوانی با مفاهیم استفامت و مبارزه علیه ظلم و جور آشنا شده و در کوران حوادث پیش از انقلاب اسلامی نقشی مؤثر داشت. تا جایی که در جریان قیام دهم فروردین یزد از ناحیه پا مورد اصابت نارنجک ساچمهای قرار گرفت و به شدت مجروح شد. با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، شهید عابدی در سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه درآمد.
با آغاز جنگ تحمیلی و پس از مدتی خدمت در سپاه پاسداران، شهید عابدی به همراه چند تن از برادران سپاه با عزیمت به اهواز پایه گذار تیپ الغدیر شد، بیشتر فعالیت و مسئولیت ایشان در جبهه ها و در واحد نیروی انسانی سپری شد.

سالروز شهادت این سردار سرافراز اسلام را فرصتی مناسب دانستیم تا گفت وگویی صمیمی با زهرا توکلی همسر وی داشته باشیم .
هسر شهید عابدی در خصوص نحوه آشنایی اش با همسرش گفت: ما دختر خاله ، پسرخاله بودیم. ۱۹ ساله بودم که آقا منصور به خواستگاری من آمد . جوابم مثبت بود چرا که احساس خوبی نسبت به او داشتم ، می توانم بگویم که « خیلی دوستش داشتم»
وی در ادامه با بیان اینکه معارهای انتخاب همسر و دوست داشتن او برای من و آقای عابدی ، ولایتمداری و انقلابی بودن ، بود، افزود: برای اینکه زندگی مان در مسیر سعادت دنیا و آخرت قرار گیرد، ائمه اطهار علیه السلام ، الگوهای زندگی مان بودند و برای من سبک زندگی حضرت زهرا(س) الگوی بی نظیری برای زندگی بوده و است.

توکلی در ادامه به سؤال ما که آیا با عشق ازدواج کردید یا در زندگی مشترک عشق را تجربه کردید؟ گفت: زمان زندگی مشترک ما بسیار کوتاه بود یعنی « زندگی مشترکی به آن معنایی که در نظر شماست نداشتیم» ما از ابتدا با عشق زندگی خود را آغاز کردیم .
همسرشهید عابدی ، تابلوی عشق را در زندگی اش ، دشت و جنگل سراسر سبز تصویر کرد و اظهارداشت: زندگی مشترک ما دو سال بیشتر نبود و در این دو سال فقط ۱۸ روز نیم در یزد بودند اما همین مقدار هم محبت مان ، عشق مان از ته دل بود.
وی در پاسخ به این سؤال که « با این میزان عشقی که بین شما بود و تعداد روزهای محدودی که در کنار یکدیگر بودید آیا دعوا هم کردید؟
«فقط یک مرتبه که بعد از ۶ماه از جبهه آمده بودند من یک غیبت کردم وایشان اصلا تاوقتی رفتن بامن حرف نزدند! حتی تا مرخصی بعدی با من حرف نزد و نامه ننوشت! ‌گفت کسی که غیبت می‌کند نمی‌شود باهاش حرف زد. حالا بباید ببیند .شهدا شرمنده ایم»
توکلی در ادامه با اشاره به اینکه آقای عابدی از ابتدا به من گفته بودند که شاید در طول سال یک روز هم در یزد نباشند، گفت: ما با شناخت و آشنایی با هدف ایشان زندگی مشترک خود را آغاز کردیم. آن زمان معروف بود می‌گفتند عمر پاسدارها ۶ماه است هر چند نبود ایشان سخت بود اما باید صبر می کردم چون از ابتدا خودم موافقت کرده بودم.

همسرسردار شهید عابدی تأکید بر این نکته که شهدا از ابتدا مسیر خود را آگاهانه انتخاب کرده بودند، گفت: یک بار از ایشان سؤال کردم حال و هوای رفتنت به سمت جبهه چگونه است ، گفت :« از پیچ کوچه که رد میشم دیگه به هیچ چیز فکر نمی کنم.»
وی در ادامه به تکه کلام همسرش اشاره کرد و گفت اقا منصور این بیت را زیر لب زمزمه می کرد: « این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست این چه شمعی است که همه پروانه اوست.آن کس که تو را شناخت جان را چه کند. فرزند و عیال و خانمان را چه کند. دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی. دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کند.»
توکلی با اشاره به اینکه امروز سی و چهارمین سالگرد شهادت ، شهید عابدی است، گفت: وی همسرم حدود ۴۸ ماه در جبهه حضور داشتند تا اینکه شب عید قربان سال ۱۳۶۶ مصادف با ۱۴ مرداد ماه در هنگامی در علمیات نصر ، مسئولیت فرماندهی گردان ادوات تیپ پیروز ۱۸ الغدیر را به عهده داشت، با اصابت ترکش به گردنش به شهادت رسید.

همسر سردار شهید عابدی درباره آخرین اعزام همسرش به جبهه گفت: «ایشان فقط یک مرتبه فرزندشان رادیدند که تقریبا ۵ماهه بود که بچه را دربغل نگرفت. وقتی اعتراض کردم، گفت: خيلي ها بودند که فرزندشان اصلا ندیدند .»
به نظرم وقتی زهرا خانم از همسرش صحبت می کند ، نگاهش تر و دلش آسمانی می شود ، این همان عشقی است که من در کلمات به دنبال آن بودم اما از چشمان این همسر شهید که خود نیز از نیروهای انقلابی و بسیجی است، دیدم . پرسیدم: دلتنگش هستید ؟ چگونه این دلتنگی را آرام می کنید؟ گفت: اینکه طبیعی است که دلتنگ می شویم مثلا درسفر معنوی حج تمتع و در پشت مزار بقیع در مدینه شخصی رادیدم که کاملا شبیه ایشان بود اما برای رضای خدا باید صبر کرد .
اگر یک بار این فرصت را به شما بدهند که شهید را ملاقات کنید، به او چه می گوید: «تابهش فکر نکردم ولی مطمئن هستم خجالت میکشم ازایشان چون کاری نکردم که مورد رضایت ایشان بوده باشد»

وی ادامه داد: با وجود این دلتنگی ها من کمتر خواب شهید را می بینم اما عروسش بیشتر خوابش را می‌بیند . باتوجه به نص سریع قرآن که شهدا زنده اند ودر نزد خدا روزی می‌خورند واقعا حضورشان در تمام مراحل زندگی احساس می کنیم
پرسیدم « همسرشهید بودن چه احساسی دارد» گفت: تاحالا بهش فکر نکرده بودم ولی وقتی میبینم جوان های زیادی باسوادی مختلف از دنيا می‌روند خدارا شکر نموده که لایق بودم همسرگزینی در بهترین راه قدم برداشته وبهترین را انتخاب کرده وتنها آرزویم این است که مارا نیز باسعادت از این دنیا ببرد اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک.
از همسر سردار شهید منصور عابد که کارنامه ای درخشان در حمایت از انقلاب اسلامی و حضوری افتخارآمیز و قهرمانان در هشت سال دفاع مقدس دارد ، تشکر می کنم .

گزارش خطا
ارسال نظرات شما
x

عضو کانال روبیکا ما شوید