به گزارش خبرگزاری بسیج مازندران، گفتگوی دکتر پزشکیان رئیسجمهور منتخب با رسانه KHAMENEI.IR را می خوانید:
آقای دکتر پزشکیان! با توجّه به نگاه شما مبنی بر تعامل حدّاکثری با بخشهای مختلف کشور برای پیشبرد امور و پیادهسازی سیاستهای کلّی نظام و تأکیدی که اخیراً هم رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان داشتند بر همراهی و تعامل مجلس و دولت برای فرایند تعیین کابینه، جنابعالی چه برنامهای برای اجرائی کردن این همدلی و تعامل سازنده دارید؟
بسم الله الرّحمن الرّحیم. یکی از اصول صراط مستقیم همان وحدت و انسجام مسلمانها است؛ شما به قرآن نگاه کنید: «وَ مَن یَعتَصِم بِاللهِ فَقَد هُدِیَ اِلىٰ صِراطٍ مُستَقیم»؛همان چیزی که هر روز در نماز از خدا میخواهیم که به صراط مستقیم هدایت شویم؛ این همان «وَ اعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقوا» است. شما آیات را که نگاه میکنید، همیشه توصیه به این است که مسلمانها وحدت داشته باشند و اختلاف «وَ کُنتُم عَلىٰ شَفا حُفرَةٍ مِنَ النَّار»است؛ یعنی انسان در لبهی پرتگاه و آتش است. الان اگر جایی از کشورمان مشکلات و گرفتاریهایی دارد، به خاطر اختلافاتی است که به آن دامن میزنیم و افزایش میدهیم. باید دست از این اختلافات برداریم. ما نماز را اقامه میکنیم؛ «اقامهی نماز» یعنی رفتن به طرف صراط مستقیم، یعنی «وَ اعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقوا».
برای اینکه ما بتوانیم در معرّفی افراد کابینه به مجلس یک چنین کاری را بکنیم، قدم اوّل این بود که به تمام جریانات، گروهها و شخصیّتهای سیاسی اعلام کردیم که افراد مورد نظر خودشان را که میتوانند به دولت کمک بکنند معرّفی کنند تا وفاق ملّی شکل بگیرد. توسّط هر کدام از اینها ــ چه جریانات اصلاحطلب، اصولگرا و مستقل، و چه افراد و شخصیّتهای سیاسی ــ یک فهرستهایی ارائه شد و نهایتاً اینها دارد پالایش میشود تا به یک جمعبندی چهارپنجنفره برای هر جایگاه برسد. در آخر، طبیعتاً خدمت مقام معظّم رهبری خواهیم رفت و با هماهنگی و مشورت با ایشان به یک جمعبندی نهایی خواهیم رسید که اینها را بتوانیم معرّفی کنیم.
بههرحال، این جمعبندیای که دارد اتّفاق میافتد حاصل مجموعهی نظراتی است که از کلّ جریانها و مدیران سیاسی کشور توانستهایم به دست بیاوریم. حالا اینکه چقدر موفّق بشویم، دیگر باید صبر کنیم ببینیم کار به کجا خواهد رسید؛ چون این یک تجربهی جدیدی است.
جناب آقای دکتر پزشکیان! برآوردتان این است که بعد از تنفیذ و تحلیف، تا چه مدّتی کابینه را به مجلس معرّفی خواهید کرد؟
آن جمعبندیهایی که گفتم، اگر انجام بشود، هرچه سریعتر تلاش خواهیم کرد خدمت رهبر انقلاب برویم و مشورت و هماهنگی نهایی را هم آنجا انجام بدهیم تا نهایتاً فهرستی را که از جمعبندی افراد معرّفیشده توسّط جریانات مختلف به دست آمده، انشاءالله با تفاهم و رضایت کامل بتوانیم معرّفی کنیم.
یکی از ویژگیهای مثبت حضرتعالی که در دوران رقابتهای انتخاباتی هم این را مردم دیدند، پرهیز از ورود به حواشی و دامن نزدن به التهاب و آرام کردن فضا بود، به طوری که دیگران را هم از این مسائل نهی میکردید. با توجّه به شرایط حال حاضر و اینکه ادارهی کشور هم نیاز به یک آرامش و پرهیز از التهاب دارد، برنامه و نگاه شما در طول چهار سالِ پیشِ رو که سکّان اجرائی کشور را در دست دارید، برای حفظ این آرامش چیست و چه ملاحظاتی در این زمینه دارید؟
ما سیاستهای کلّی مقام معظّم رهبری را داریم؛ حتّی در این مناظرات و انتخابات هم میگفتم این سیاستها چراغ راهنمای مسیر است و هدف ما را مشخّص میکند. بعد از این، برنامهای است که کارشناسان و عُقلا و مدیران و مسئولان ما در جهت آن سیاستها باید بنویسند. طبیعتاً اگر ما این را بپذیریم و قانونی بنویسیم که در جهت سیاستهای نظام باشد و خودمان را مسئول اجرای آن بدانیم و بعد بخواهیم در جهت آن حرکت بکنیم، اختلاف و دعوا بیمعنی است؛ امّا اگر من از خودم یک قانونی یا یک جهتگیری دیگری را تعریف کنم که در جهت آن سیاستها نباشد ــ حتّی اگر این حرف یا جهتگیریای که من میخواهم ارائه بدهم خوب هم باشد ــ هرجومرج میشود.
تا زمانی که به یک تصمیم و یک هدفگیری نهایی نرسیده باشیم، میتوانیم سلایق خودمان و افکار خودمان و جهتگیریهای خودمان را داشته باشیم؛ امّا وقتی تبدیل به سیاست و قانون شد، اختلاف کردن و زیر میز زدن و نپذیرفتن، چیزی جز هرجومرج ایجاد نمیکند. من و دولتم و همهی قوایی که وجود دارند اگر پایبند به آن سیاستها بودیم و برنامههایی که مینویسیم در جهت آن سیاستها باشد، اختلاف یا تفرقه و دعوا کردن بیمعنی است. اگر هم کسی بگوید یک مسیری بهتر از آن مسیر قانونی هست، آن را هم میشود با روشهای علمی بررسی کرد؛ اگر مشاهدات علمی و مستندات مکتوب دانشگاهی و تجربهی مشخّص منطقهای در مورد آن پیشنهاد وجود داشته باشد که نشان دهد بهتر و تجربهی موفّقتری است، باید ارائه بشود تا بپذیریم؛ حرف حق را باید پذیرفت.
جهتگیری کشور باید به سمت هدفی باشد که قرار بود در مملکت موفّق بشویم. قرار بود جهل و تبعیض و خلاف را در این مملکت حذف کنیم و یک جامعهی انسانی درست بکنیم. در اقتصاد، قرار بود بهترین باشیم. قرار بود دانشگاههای ما الهامبخش، نوآور و خلّاق باشند. چیزهایی که در سیاستهای کلّی هست، اهداف بسیار باارزشی است. در نتیجه، هم مجلس، هم دولت، هم قوّهی قضائیّه و نهادهای دیگر و سازمانهای امنیّتی، همه باید دست به دستِ هم بدهیم تا به آن اهداف سیاستهای کلّی برسیم. اگر به آن اهداف برسیم، دیگر فقر و بیکاری، جهل و خلاف و دزدی بیمعنی خواهد شد.
وقتی هدفمان روشن است، این دیگر معنی ندارد که ما با هم دعوا کنیم؛ مگر اینکه شما نظرتان این باشد و بگویید این راه را نرویم و راه دیگری را برویم، که خب مستند دلیلتان را باید بیاورید که چرا این راه بهتر است؛ آنوقت ما هم میپذیریم. اگر بر اساس حرف درست علمی با هم بنشینیم و بحث بکنیم، دیگر اختلاف کردن معنی ندارد.
ما در پزشکی یک بحثی داریم با عنوان «Evidence-based medicine»؛ یعنی «طبابت بر اساس شواهد». فرض کنید من یک استادتمام دانشگاه هستم با چهل سال سابقه و موفّق هم باشم؛ در این صورت، روشهایی را برای معاینه، عمل یا درمان دارم و اجرا میکنم. اگر مستندات و تحقیقاتی که امروز شکل گرفته نشان بدهد یک روشهایی بهتر از روش من وجود دارد، آنوقت دیگر من نمیتوانم بیایم بگویم «نه، من خودم تجربه کردهام، این راه بهتر است». سند و دلایل و تحقیقات نشان میدهد این راهی که الان تازه به وجود آمده بهتر از راهی است که من میگویم؛ آنوقت دیگر من حق ندارم بگویم «نه، من خودم مثلاً استادم، جرّاحم، تجربه دارم، چهل سال است که دارم این کار را میکنم و نتیجه گرفتهام»؛ دلایل و مستندات جهانی نشان میدهد این یکی روش تأثیرگذارتر است، کمهزینهتر است، باکیّفیتتر است؛ خب باید بپذیرم.
تصمیمگیری، سیاستگذاری و هدفگذاری در مسائل کشور، فقط مبنا و ابزار علمی دارد. دلیلی ندارد وقتی حرف حقّی آمد، ما نپذیریم. در قرآن آیهای هست که میگوید: «بَل کَذَّبوا بِما لَم یُحیطوا بِعِلمِهِ وَ لَمّا یَأتِهِم تَأویلُهُ کَذٰلِکَ کَذَّبَ الَّذینَ مِن قَبلِهِم فَانظُر کَیفَ کانَ عَاقِبَةُ الظّالِمین»؛ آیات خدا را تکذیب کردند، چون علمش را نداشتند، چون تأویل و تفسیرش را نمیدانستند. در گذشته هم آنهایی که آیات خدا را تکذیب کردند، همینگونه تکذیب کردند. و بعد، جالب است که در این آیه میگوید نگاه کن عاقبت ظالمان را که چگونه است؛ در حقیقت، یعنی ببین عاقبت نپذیرفتن راه درست و حرف حق را. اینکه یک روش و یک مسیر حق را که مستندات نشان میدهد این راه درست است، من نپذیرم، ظلم است؛ ظلم به جامعهای است که مسئولیّتش را به عهده گرفتهام. «اَ لَم یُؤخَذ عَلَیهِم مِیثاقُ الکِتابِ اَن لا یَقولوا عَلَى اللهِ اِلَّا الحَق»؛ از همهی انسانها پیمان گرفتهاند که جز حق، کار دیگری نکنند، «وَ الدّارُ الآخِرَةُ خَیرٌ لِلَّذینَ یَتَّقون».
شاخصها و اولویّتهای عمومیتان برای انتخاب افراد پیشنهادی کابینه چه مواردی بوده است؟
پایبندی به قانون، صداقت، پاکدستی، راستگویی، حُسن شهرت، باور به سیاستهای کلّی، باور به قانون برنامه و اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی. بالاخره فرد اگر پاکدست و صادق نباشد ــ که البتّه این موارد باز هم نسبی است ــ نمیتوان او را انتخاب کرد. امیرالمؤمنین (علیه السّلام) به مالک میفرمایند: «وَلیَکُن اَحَبَّ الاُمورِ اِلَیکَ اَوسَطُها فِی الحَقِّ وَ اَعَمُّها فِی العَدلِ وَ اَجمَعُها لِرِضَى الرَّعِیَّة»؛ میگویند ای مالک! وسط حق را در نظر بگیر، چون اگر خیلی بخواهی در آن دقیق و ریزبین بشوی، مصداقش را پیدا نخواهی کرد؛ اگر بخواهی عدل را مثل علی اجرا کنی، نمیتوانی. لذا توصیه میکنند که شما بروید دنبال «اَعَمُّها فِی العَدلِ وَ اَجمَعُها لِرِضَى الرَّعِیَّة»؛ یعنی کاری که رضایت اکثریّت در آن باشد. اگر بخواهید حسّاسیّت به خرج بدهید، آدم معصوم پیدا نمیکنید.
امروز مسئلهی اقتصاد و معیشت در صدر مسائل اصلی کشور و مردم است. شما و تیم اقتصادی شما برای اینکه فشار معیشتی را از روی مردم تا حدّی کم کنید و وضعیّت سفرهی خانوار ایرانی را بهبود دهید، چه اولویّتها وبرنامههای اصلی و فوری و میانمدّتی را در نظر دارید؟
ببینید! من نسخهی فوری برای یک چنین چیزی ندارم. حالا باید بنشینیم با کارشناسها صحبت کنیم. آنچه فوری و ضروری است، اوّل رفع اختلافات، دست به دستِ هم دادن و با هم پیش رفتن است. در هر حرکتی که داریم، اگر آدمهای قدرتمندی مقابل هم قرار بگیرند، یعنی هیچ حرکتی نمیکنیم. اگر شما بخواهید حرکت کنید و من جلوی شما را بگیرم، من بخواهم حرکت کنم و شما جلوی من را بگیرید، هر چقدر این اختلافات بیشتر باشد، نابسامانی و هرجومرج خیلی بیشتر خواهد بود. در نتیجه، برای اینکه بتوانیم راهحلهای علمیِ حلّ مشکلاتِ اجرائی را پیدا کنیم، اوّل باید در درون خودمان وحدت و انسجام ایجاد کنیم؛ باید زبان و نگاه مشترکی برای حلّ معضلات، بین کارشناسان، متخصّصین، سیاستگذاران، قانوننویسان، فرهنگیان و عالمان کشور داشته باشیم. کافی است با هم هماهنگ نباشید؛ در این صورت، هر روشی را بخواهید اجرا کنید دیگران ممکن است برایتان مشکل ایجاد کنند.
ما در کشور ناترازی انرژی داریم و در حال حاضر برای خرید بنزین، ۸ میلیارد دلار پول میدهیم؛ یعنی بنزین را مثلاً حدوداً ۳۰ یا ۴۰ هزار تومان میخریم، بعد ۱۵۰۰ تومان میفروشیم! خب تا کجا میتوانیم این کار را بکنیم؟ مثال دیگر مصرف برق است. ما به اندازهی کلّ اروپا مصرف انرژی، برق و امثال آن را داریم؛ این از نظر علمی کار درستی نیست. من به دوستان خودمان میگویم چرا همهی چراغهای اینجا را روشن میکنید یا چرا کولرها را طوری تنظیم میکنید که محیط را خیلی خنک کنید. از آن طرف نمیتوانیم به کارخانههایمان برق بدهیم و از این طرف هر طوری که دلمان میخواهد، از برق، گاز و سایر منابع انرژی استفاده میکنیم. پس باید اوّل رفتار خودمان را در رابطه با این ناترازیهایی که در کشور ایجاد شده اصلاح کنیم. این با همدلی و هماهنگی امکانپذیر است. باید بپذیریم اگر برق، گاز، نفت، سوخت و سایر منابع انرژی را همینطور بدون حسابوکتاب هدر بدهیم، به ضرر همهی ما است.