مادر شهید از فرزندش اینگونه روایت می کند: که فرزندم از همان اول اهل تلاش بود و برای دفاع از وطن دغدغه داشت به طوری که ۵ سال در لباس نیروی انتظامی در مرزهای ایران خدمت کرد که خود همین سندی برای خدمت صادقانه فرزند شهیدم بود.
در ادامه مادر شهید از هنرمندی فرزندش صحبتی به میان آورد و گفت فرزندم بعد از ۵ سال خدمت در مرز ایران و افغانستان، به بجنورد آمد و در کنار شغلی که در یکی از ادارات دولتی داشت به خوشنویسی هم مشغول شد،چرا که یکی از هنرهای شهید فیروز این بود که و قتی قلم به دست میگرفت غوغا میکرد،آنچنان که هنوز هم دیوارهای برخی مساجد و مراکز فرهنگی استان نشانی از هنر خوشنویسی او دارند که با خط زیبایش نگاشته شدهاند.
مادر شهید حمیدی زاده از لحظاتی که فرزندش دیگه در کنارش نیست و در سوریه به شهادت رسید این گونه سخن می گوید؛که چشم بر هم گذاشتم و تابوتی را جلوی خود دیدم که در آن تابوت پیکری بود که دیدنش تا به این لحظه از خاطرم نرفته است...و من هر لحظه که دلتنگ فرزندم میشم ،در خلوت و تنهایی خودم به قاب عکس شهید نگاه میکنم و خاطرات رو مرور می کنم تا کمی دلم آرام شود.
در پایان مادر شهید گفت: به جز فیروز که در سوریه به شهادت رسید، یک فرزند دیگرم هم به نام نریمان به همراه برادرم عقیل در دوران هشت سال دفاع مقدس به شهادت رسیدند.