به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از کردستان، در حالی که روند گفتوگوهای غیرمستقیم میان ایران و آمریکا با میزبانی کشورهای ثالث ادامه دارد، وزارت خزانهداری ایالات متحده با اجرای سلسلهتحریمهایی، بار دیگر نشان داد که بهجای رویکرد دیپلماتیک، سیاست فشار را به عنوان ابزار مذاکره برگزیده است.
در روز چهارشنبه ۲۰ فروردین، پیش از آغاز نخستین دور مذاکرات غیرمستقیم در مسقط، پنج نهاد صنعتی مرتبط با برنامه هستهای ایران از سوی آمریکا در فهرست تحریمها قرار گرفتند، تنها یک هفته بعد، و اینبار در آستانه دور دوم این مذاکرات در رم، نهادهای نفتی و کشتیرانی ایران هدف تحریمهای جدید قرار گرفتند و این روند در دوم اردیبهشت نیز ادامه یافت و همزمان با دور سوم مذاکرات، شرکتهایی در حوزه نفت خام و گاز مایع از سوی وزارت خزانهداری آمریکا تحریم شدند.
تحلیلی دقیق از توالی زمانی این اقدامات، نشان میدهد که واشنگتن در حال ارسال پیامی مشخص به تهران است، پیامی که نباید نادیده گرفته شود. آیا این تحریمها بخشی از یک نقشه راه برای وادار کردن ایران به امتیازدهی بیشتر در مذاکرات است؟ پاسخ به این سؤال، نیازمند تیزبینی تیم مذاکرهکننده کشورمان است.
از سوی دیگر، تماس تلفنی اخیر دونالد ترامپ با بنیامین نتانیاهو، که در آن بهصراحت از هماهنگی کامل دو طرف در موضوعاتی، چون ایران سخن گفته شد، لایه دیگری به این پازل اضافه میکند و این همسویی آشکار، تنها در بُعد سیاسی باقی نمیماند بلکه در عرصه عمل نیز نمود یافته است.
در چنین شرایطی، وظیفه تیم مذاکرهکننده ایران بسیار خطیر است. درایت این تیم تاکنون تحسین رسانههای بینالمللی را برانگیخته است و «پولیتیکو» نیز در گزارشی از هوشمندی دیپلماتهای ایرانی در مدیریت فضای مذاکراتی در عمان و رم یاد کرده است. با این حال، نباید از یک واقعیت مهم غافل شد، اگرچه آمریکا در ظاهر مدعی تمایل به توافق است، اما اقداماتش گواه دیگری میدهد.
واقعیت آن است که ایالات متحده نه به دنبال توافق واقعی، بلکه در پی استفاده از عنوان مذاکره برای پیشبرد اهداف تبلیغاتی و سیاسی خود است و هدف ترامپ، به رخ کشیدن نشستن ایران پای میز گفتوگو در صد روز نخست حضورش در کاخ سفید است، بیآنکه نیت صادقانهای برای تفاهم داشته باشد.
در این میان، باید از تدبیر ایران در تأکید بر مذاکرات غیرمستقیم نیز یاد کرد، چرا که چنین رویکردی بهروشنی نشاندهنده بیاعتمادی نسبت به طرف مقابل است و از منظر سیاسی، امری هوشمندانه تلقی میشود.
اکنون انتظار میرود که جمهوری اسلامی ایران، پاسخ قاطعی به این رفتارهای خصمانه ارائه دهد لذا اتخاذ تدابیر بازدارنده، نظیر تهدید به خروج از پیمان NPT در صورت تداوم تحریمها، یا ایجاد محدودیت در عبور کشتیهای متخاصم از تنگه هرمز در چارچوب حقوق بینالملل، از جمله گزینههایی هستند که میتوانند به عنوان واکنشی متوازن مطرح شوند.
یادداشت از بهار محمدی