به گزارش خبرگزاری بسیج ایلام،در بحبوحه تشدید گفتمان نظامیگرایانه برخی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای علیه جمهوری اسلامی ایران، آنچه مغفول مانده، تبیین واقعیتمحور تبعات هولناک هرگونه جنگ تمامعیار با ایران است. در شرایطی که برخی سیاستگذاران و رسانهها از «ضرورت اقدام پیشدستانه علیه ایران» سخن میگویند، بررسی دقیق پیامدهای یک جنگ احتمالی نه صرفاً برای ایران، بلکه برای کل منطقه و حتی نظم جهانی بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است.
واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران در طول چهار دهه گذشته، نه تنها زیر بار تهدید نرفته، بلکه با توسعه توانمندیهای دفاعی، اطلاعاتی و منطقهای خود، معادلات امنیتی خاورمیانه را تغییر داده است. این تغییرات اکنون آنقدر ملموس شده که حتی کارشناسان رسانههای مخالف ایران نیز به آن اذعان دارند. در چنین شرایطی، تداوم تحلیلهای سادهانگارانه و ارجاع به محاسبات گذشته، میتواند به تصمیمات فاجعهبار منتهی شود.
این گزارش تلاش دارد با استناد به فکتهای واقعی، اعترافات کارشناسان و آمارهای رسمی و غیررسمی، تصویری دقیق از هزینههای جنگ با ایران ارائه دهد؛ تصویری که نادیدهگرفتن آن، ممکن است بهای سنگینی برای منطقه و جهان داشته باشد.
زبان آتش و توازن وحشت
در شب ۲۳ فروردین ۱۴۰۳، جمهوری اسلامی ایران در واکنش به حمله به کنسولگریاش در دمشق، اقدام به حملهای بیسابقه به سرزمینهای اشغالی کرد. شلیک صدها فروند موشک و پهپاد از خاک ایران و نه از نیروهای نیابتی به معنای ورود ایران به فاز «بازدارندگی فعال» بود؛ مفهومی که برای سالها در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی مورد بحث بود و اینک به صورت عملیاتی اجرا شد.
نادر کاظمی تحلیلگر مسائل راهبردی، گفت: اقدام ایران در آن شب، پیامی چندلایه داشت. اول اینکه ایران دیگر منتظر ضربه دشمن نمیماند. دوم، قابلیت هماهنگسازی سامانههای پهپادی، موشکی و سایبری را به رخ کشید و سوم، به دشمنان منطقهای و فرامنطقهای اعلام کرد که پاسخ ایران، نه فقط نمادین، بلکه کاملاً عملیاتی و مؤثر خواهد بود.
حمله ایران، اگرچه سامانههای پدافندی آمریکا، انگلیس، فرانسه و اردن با رژیم صهیونیستی همراه بود، اما آنچه باقی ماند، هراس گسترده در سطح جامعه صهیونیستی بود. شبکههای اجتماعی مملو از تصاویر و ویدئوهایی از ساکنان سرزمینهای اشغالی بود که شبانه به پناهگاهها پناه برده بودند. حتی در ساعات ابتدایی، بازار بورس تلآویو دچار افت شدیدی شد و قیمت سوخت در ایستگاههای اسرائیل به طور کمسابقهای بالا رفت.
وقتی دشمن هم اعتراف میکند
در یکی از عجیبترین نمونههای اعتراف غیرمستقیم به بازدارندگی ایران، مراد ویسی کارشناس امنیتی و نظامی شبکه اینترنشنال در تحلیلی صریح اظهار کرد: ایران نشان داد که میتواند با موشک و پهپاد از خاک خودش به اسرائیل حمله کند، و اگر حمایت آمریکا و دیگران نبود، این حمله میتوانست فاجعهبار باشد.
الهام صادقی پژوهشگر رسانه و افکار عمومی، با اشاره تحلیل این اعتراف گفت: برای اولینبار یکی از تندترین چهرههای ضدایرانی، عملاً اعتراف کرد که ایران به تنهایی توان انجام حملات دقیق دارد. چنین اعترافاتی برای مخاطب غربی و حتی برخی کشورهای عربی، اثرگذاری روانی بالایی دارد. چراکه آنها سالها با این تصور زندگی کردهاند که ایران فقط در حد تهدید لفظی باقی میماند.
در روزهای پس از حمله، شبکههای تلویزیونی رژیم صهیونیستی و برخی منابع اطلاعاتی خصوصی مانند شرکت امنیتی «رد لاین» آمارهای قابلتوجهی منتشر کردند. مدیر این شرکت در گفتگویی اعلام کرد که بر اساس تحلیلهایشان، در اثر موج حملات موشکی ایران، دستکم ۸۹۳ نفر از نیروهای نظامی و امنیتی اسرائیل کشته شدند؛ آماری که بلافاصله از سوی مقامات رسمی تکذیب شد، اما موج گستردهای از نگرانی را در میان خانوادههای نظامیان اسرائیلی برانگیخت.
در توییتر، دهها خبرنگار حوزه امنیت ملی اسرائیل از وقوع پنهانکاری در اعلام خسارات نظامی سخن گفتند. تحلیلگر معروف «باراک راوید» نوشت: «این بار، ایران واقعاً به ما ضربه زد. این را نمیتوان لاپوشانی کرد.»
جنگی که فقط ایران را نمیسوزاند
سعید موسوی کارشناس ژئوپلیتیک خاورمیانه، گفت: جنگ با ایران، با هیچ جنگی در قرن ۲۱ قابل مقایسه نیست. نه عراق است، نه افغانستان. ایران یک بازیگر مستقل، مقتدر و دارای عمق راهبردی گسترده است. آغاز جنگ با ایران، به معنای گسترش بیثباتی در کل منطقه از دریای مدیترانه تا اقیانوس هند است.
به گفته موسوی، حتی اگر آمریکا بخواهد در آغاز درگیر نشود، فشار اسرائیل یا برخی بازیگران خلیجفارس میتواند آن را وارد جنگ کند. از سوی دیگر، ایران نیز نشان داده که پاسخهایش محدود به خاک خود نخواهد بود. در حمله فروردین، ایران از هیچکدام از گروههای متحد منطقهایاش مانند حزبالله یا حشدالشعبی استفاده نکرد، اما این به معنای غیرفعال بودن آنها نیست.
یکی از مهمترین نگرانیهای نهادهای اقتصادی بینالمللی، تأثیر جنگ احتمالی با ایران بر بازار انرژی و کشتیرانی است. حدود ۳۰ درصد نفت جهان از منطقه خلیجفارس صادر میشود و تنگه هرمز یکی از گلوگاههای راهبردی انرژی جهان است. در صورت وقوع جنگ، انسداد یا ناامن شدن این مسیر، به افزایش شدید قیمت نفت و اختلال در زنجیره تأمین جهانی منجر خواهد شد.
همچنین، حملات سایبری متقابل میان ایران و دشمنانش، میتواند تأثیرات قابلتوجهی بر زیرساختهای بانکی، ارتباطی، و حتی سامانههای خدمات عمومی در کشورهای اروپایی و آمریکایی داشته باشد. حمله سایبری ایران به شبکههای آبرسانی اسرائیل در سال ۲۰۲۳، نمونهای از توانمندی سایبری تهران است که مورد توجه نهادهای اطلاعاتی غرب نیز قرار گرفت.
در بُعد انسانی، وقوع جنگی تمامعیار، موجی از آوارگی، بحرانهای بهداشتی و امنیتی را در پی خواهد داشت. کشورهای اردن، ترکیه، عراق و لبنان، از اولین مناطقی خواهند بود که با تبعات پناهجویی گسترده مواجه میشوند.
از دکترین صبر تا قدرت ضربه دوم
حسن بختیاری کارشناس مسائل دفاعی به تحول مهمی در رویکرد امنیتی ایران اشاره کرده و گفت: برای سالها، ایران سیاست صبر راهبردی را در پیش گرفته بود. اما بعد از شهادت سردار سلیمانی این سیاست به تدریج تغییر کرد. حالا ایران در حال تمرین قدرت ضربه دوم است؛ یعنی اگر مورد حمله قرار گیرد، توانایی پاسخ سنگین خواهد داشت.
وی با اشاره به مانورهای اخیر ارتش و سپاه گفت: ایران نه تنها توان پاسخ دارد، بلکه در برخی حوزهها مانند پهپادهای انتحاری، جنگال، و موشکهای نقطهزن از بسیاری کشورهای منطقه جلوتر است. این مسئله نه در رسانههای داخلی، بلکه در ارزیابیهای خارجی نیز آمده است.
این تغییر دکترین، یک پیام مهم به دشمن دارد؛ ایران دیگر منتظر نمیماند تا تهدید عملی شود. بلکه با کوچکترین نشانه از خطر، میتواند ابتکار عمل را در دست بگیرد. چنین موضعی، توازن بازدارندگی را به نفع تهران تغییر داده است.
بازگشت به عقلانیت پیش از فاجعه
در مجموع، جنگ با ایران نه تنها برای تهران، بلکه برای کل منطقه و نظم جهانی هزینهزاست. واقعیتهایی چون توان موشکی و پهپادی ایران، حضور فعال در منطقه، قدرت سایبری، و ظرفیت ضربه دوم، باید در هرگونه تحلیل امنیتی لحاظ شود. نادیده گرفتن این واقعیتها، میتواند جهان را به ورطه جنگی سوق دهد که برندهای نخواهد داشت.
در شرایط کنونی، بیش از هر زمان دیگری، ضرورت بازگشت به دیپلماسی و گفتگو احساس میشود. هرگونه اشتباه محاسباتی در قبال ایران، نه تنها خاورمیانه، بلکه اقتصاد و امنیت جهانی را نیز دستخوش بحران خواهد کرد.
منبع : ایلام بیدار