روایتی از شجاعت و دلاوری های حسن زفاک؛
او را در آغوش گرفتم و از علت گریه او جویا شدم. گفت: به خدا خواب دیده بودم که در این عملیات شهید میشوم و گریه من برای این است که چرا شهید نشدم. به هر حال او را دلداری دادم و برای شنیدن ایثار و فداکاری او در این عملیات آماده شدم.
کد خبر: ۹۰۹۹۰۳۳
۱۳۹۷/۱۰/۲۰