به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، سردار سامانلو فرمانده لشکر ۱۰ عملیاتی حضرت سیدالشهدا (ع) استان البرز، با خانواده شهید مدافع حرم لشکر فاطمیون نبی رضایی دیدار و گفتوگو کرد.
شهید نبی رضایی درسال ۱۳۶۵ در افغانستان ولایت بامیان ولسوالی ورس در یک خانواده متدین ومذهبی چشم به دنیا گشود و فرزند سوم خانواده بود.
در سن ۱۳ سالگی به ایران آمد و به تحصیل پرداخت و، چون مهاجر بود، هم درس خوند و هم کار کرد و بعد از ترک تحصیل مشغول کار شد.
بعد از مدتی ازدواج کرد، سرانجام حاصل ازدواجش دو فرزند شد، یک پسر و یک دختر به نامهای سینا و سارا.
شهید رضایی خیلی خوش اخلاق بود و احترام به بزرگترها را وظیفه انسانی میدونست و عاشق خانوادش بود، مخصوصا بچه هاش.
نمیدونم چجوری دل کند و رفت، به شوخی گفته بود اگه برم راضی هستی، گفتم تو نمیری، تو نمیتونی دل بکنی و بری، گفت تو فقط بگو من برم راضی هستی، یا نه، منم فکر کردم دارد شوخی میکند، گفتم آره، ولی نمیدونستم جدی میگوید و میخواد بره، یک ماه بعد رفت و از فرودگاه زنگ زد، ناراحت شدم و اشکام در اومد که چرا رفت...
گفت جای بدی نرفتم، رفتم حرم حضرت زینب (س)، اگر قسمتم باشد میام، اگر هم نباشد مواظب بچه هام باش، دلم براشون تنگ شده، هر هفته زنگ میزد، با من و بچهها صحبت میکرد.
فقط بار آخر گفت دو روزه دیگر میام خونه، فقط قبلش یک عملیات برم بعدش اگر شد میام، حلالم کن، حلالم میکنی؟ منم به شوخی گفتم اره دیگر..
تموم شد زنگ زدنش، رفت که رفت، دو روزش شد ۱۰ روز که خبر آوردن بعد عملیات همه رزمندهها برنگشتاند از عملیات، جز نبی، همه چی آوار شد رو سرم از اون موقع فقط چشم انتظارم، بچه هاش و خانوادش هم همینطور.
فقط از بی بی زینب (س) میخوام یک خبری ازش بهم بدهد، رفته بودم پابوس بی بی زینب (س) و بی بی رقیه (س) تنها خواستم همین بود و پابوس علی ابن موسی الرضا (ع) فقط همین را خواسته بودم که خبری ازش بشود.
راوی: همسر شهید مدافع حرم نبی رضایی