در این یادداشت آمده است:
هفدهم شوال سالروز جنگ احزاب (غزوه خندق) و یادآور دلاوریها و جوانمردیهای حضرت علی (ع) است. در تقویم ملی ایران «روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای» نامگذاری شده است. ورزش زورخانهای از ورزشهای ملیاسلامی ایران است که با ظهور اسلام آداب و رسوم اسلامی در آن جای میگیرد و این ورزش بهنام حضرت علی (ع) که خود نماد ایثار و جوانمردی و عدالت بود، متبرک میگردد. گرداگرد این ورزش ایرانیاسلامی را ذکر و دعا و صلوات در برگرفته است. این ورزش را از چند وجه میتوان بررسید. در فرهنگ مردم این ورزش نهتنها یک آمادگی جسمانی که یک بُعد برجستهی روحانیاعتقادی نیز دارد. نگارنده خود از دهان بعضی پیشکسوتان شنیدهام که از گودهای زورخانه شفای بیمار گرفتهاند. از سوی دیگر گودهای زورخانهای ملجأ و مجیر گرفتاران هم بوده است. آداب و رسوم این ورزش را میتوان بهطور جداگانه مورد بررسی قرار داد.
در آداب جوانمردان
دلبستگیام به ورزش زورخانه نشأت گرفته از روح بلند پدرم است. پدری که سالهای عمر خود را در گود زورخانه گذراند و در مکتبخانهاش که کانون خانواده باشد، چیزی جز گذشت و مرّوت و ایثار ندیدیم و نیاموختیم. بر لبش همواره ذکر و نام حضرت امیر (ع) بود و این میراث گرانبها را نیز برایمان بهیادگار نهاد. «روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای» امسال مصادف با دومین سالگرد درگدشت اوست. ورزش زورخانه در نگاه پدرم نه یک ورزش که نوعی نگرش و منش و اعتقاد فردی بود. میتوان ورزش زورخانه را یک مکتب یا یک جریان فکریاعتقادی برشمرد. چراکه ورزشکاران این رشتهی ورزشی خواسته یا ناخواسته در جریان این سیر فکریاعتقادی قرار میگیرند تا جایی که خُلق و خوی ورزشکارانه و پهلوانانهی خود را تا گسترهی اجتماع هم ادامه میهند. یک ورزشکار زورخانه گود زورخانه و گرداب مشکلات اجتماع پیرامونش برای یکی است. در همهحال تلاش میکند تا دستگیر باشد. همراه و همزبان از پایافتادگان گردد. دیالوگ معروفی هست که میگوید:
«میدونی پهلوون کیه؟ پهلون برای یتیم پدره، برای وامونده عصاست، برای درمونده دسته، برای مظلوم حقه، برای ظالم مرگه، برای هرچی نامردیه ترس!
پهلوون نه اهل چاپوچوپه، نه اهل بادوبروت! پهلوون اونیهکه سینهش سنگو بشکافه، دلش مثل یه شیشه با یه تقّه ترک برداره! پهلوون با خاکیهاش خاکیه، با بامعرفتاش قاتی! پهلوون اهل صفاست، مرد وفاست، گره گشاست!»
در آداب زورخانه
در آداب زورخانه بسیار میتوان گفت و نوشت. در اینجا به چند شاخص آن اشاره میشود.
وارد و خارج شدن از زورخانه با تواضع است. از همین روی است که سر در ورودی زورخانهها را کوتاه میسازند تا هرکه در هر جایگاه و مقام و منصبی که هست بهاحترام و فروتنی وارد شود. گود زورخانه نیز روی دیگری از تواضع و فروتنی است. دلیل قرارگیری ورزشکاران در گود زورخانه نمادی از پایینتر ایستادن و فرودستی است.
در زورخانه اشعاری در ستایش فروتنی و تواضع بسیار خوانده میشود.
اصل بالا نشستن از نسب است
زیر دستی نشانهی ادب است
قلهوالله ببین که در قرآن
زیر تبّت یدا ابی لهب است.
سورهی مبارکهی توحید با همه عظمت و جایگاهش پس از سورهی «مسد» آمده که شاعر آن را فروتنی برداشت کرده و در این رباعی آورده است.
محل قرارگیری ورزشکاران در گود نیز دارای سلسلهمراتب و جایگاه است. بالاترین جایگاه گود زورخانه که محل قرارگیری سادات و پیشکسوتان است، زیر سردم مرشد است. (سردم: محل قرارگیری مرشد جهت نواختن ضرب زورخانه). ابتدا در بالاترین جای گود سادات میایستند با هر رتبه و سابقهی ورزشی که باشند؛ پس از آن کهنکسوتان، سپس پیشکسوتان و این حلقه ادامه مییابد تا روبهروی سردم مرشد که محل قرارگیری نوچه یا تازهوارد است.
ورزشکاران، دارای هر رتبه و مرتبهی ورزشی که باشند، باید از مقابل سردم مرشد و با اجازهی او وارد گود شوند. روبهروی سردم، بالای گود میایستند و با تقاضای «رخصت» از مرشد اجازه ورود به گود میخواهند.
هرکدام از این کارها خود نمادی است که اعمال و رفتار ورزشکاران را تشکیل میدهد. اعمال و رفتاری که با خود به بطن جامعه نیز میآورند و از همین روست که خوی پهلوانی و ایثار و گذشت را در سطح جامعه تکثیر میکنند.
و من این توفیق را در دنیا یافتهام که زیر دست پدر بزرگ شوم که ایثار و نوعدوستی و خلق خوش، سرلوحهی زندگیاش بوده و بیشک حال که از این جهان رخت بربسته روحش حاضر و ناظر بر ماست و یادش همواره گرامی...