کرامت انسانی، مفهومی بنیادین و ارزشمند در تمامی ادیان الهی و نظامهای اخلاقی است، اما در آموزههای غنی اسلام، جایگاه ویژهای یافته و به عنوان یکی از اساسیترین حقوق و ویژگیهای ذاتی انسان مورد تأکید قرار گرفته است.
خداوند متعال در قرآن کریم، انسان را به عنوان اشرف مخلوقات معرفی نموده و او را از کرامتی ذاتی برخوردار ساخته است. این کرامت الهی، نه تنها شامل جنبههای روحانی و عقلانی انسان میشود، بلکه در تعاملات او با دیگران و جهان پیرامون نیز تجلی مییابد.
در این میان، سیره و سخنان گهربار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به عنوان منابع اصیل و بیبدیل معارف اسلامی، ابعاد گوناگون مفهوم کرامت و مصادیق عملی آن را به روشنی تبیین نمودهاند.
از کرامت نفس و خودسازی فردی گرفته تا تکریم دیگران، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، و حتی احترام به مخلوقات الهی، منظومهای جامع از ارزشها در فرهنگ اسلامی حول محور کرامت شکل گرفته است.
این مقاله در صدد آن است تا با استناد به احادیث نورانی ارائه شده، به تبیین مفهوم عمیق کرامت در آموزههای اسلامی پرداخته و مهمترین مصادیق و جلوههای آن را مورد بررسی قرار دهد، تا بدین وسیله، گامی در جهت شناخت و عملیاتی ساختن این اصل اساسی در زندگی فردی و اجتماعی برداشته شود.
منشور کرامت: تبیین مفهوم و مصادیق آن در آموزههای اسلامی
1- کرامت در پرتو تقوا
امام امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمودند:لاَ کَرَمَ کَالتَّقوَی (1)؛ کرامتی بسان تقوا و پرواپیشگی نیست.
این حدیث گهربار از امام علی علیه السلام، والاترین مرتبه کرامت و بزرگواری را در تقوا و پرهیزکاری خلاصه میکند. حضرت در این کلام موجز و بلیغ، به نکتهای اساسی در باب فضائل اخلاقی و کمالات انسانی اشاره میفرمایند.
کرامت ذاتی در برابر کرامت اکتسابی: انسانها فطرتاً از نوعی کرامت و شرافت ذاتی برخوردارند، اما این حدیث بر کرامتی تأکید دارد که اکتسابی است و از طریق عمل و مجاهدت به دست میآید. تقوا، به عنوان یک نیروی بازدارنده از گناه و سوق دهنده به سوی طاعت الهی، زمینهساز این کرامت والاتر است.
پیوند ناگسستنی کرامت و تقوا: امام علی علیه السلام با نفی هر گونه کرامتی برتر از تقوا، این دو مفهوم را به یکدیگر پیوند میدهد. گویی که تقوا، جوهره و باطن کرامت واقعی است و بدون آن، هرگونه بزرگی و عزتی ناپایدار و بیارزش خواهد بود.
تقوا، معیار سنجش کرامت: در جامعهای که ممکن است ملاکهای ظاهری همچون نسب، ثروت، قدرت و مقام، به عنوان نشانه کرامت تلقی شوند، امام علی علیه السلام معیاری حقیقی و پایدار ارائه میدهند. بر اساس این معیار، هر کس که در مسیر بندگی خدا ثابتقدمتر و از نافرمانی او پرهیزکارتر باشد، از کرامت و منزلت والاتری برخوردار است.
کرامت معنوی در مقابل کرامت مادی: این حدیث، توجه را از کرامتهای مادی و دنیوی به سوی کرامتهای معنوی و اخروی معطوف میسازد. تقوا، سرمایهای است که نه تنها در این دنیا عزت و سربلندی به همراه دارد، بلکه در آخرت نیز موجب رستگاری و تقرب به خداوند متعال میگردد.
با توجه به این حدیث شریف، میتوان دریافت که تلاش برای کسب تقوا، در حقیقت تلاشی برای دستیابی به والاترین درجه کرامت و بزرگواری است. هر چه انسان در این مسیر استوارتر باشد، به همان میزان از کرامت و منزلت حقیقی بهرهمند خواهد شد. این حدیث، دعوتی است به خودسازی، تهذیب نفس و حرکت در مسیر رضایت الهی، که همانا راه رسیدن به کرامت واقعی است.
2- کرامت نفس در سایه اطاعت الهی
امام امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمودند: إذَا أَخَذْتَ نَفْسَکَ بِطَاعَهِ اللّهِ أَکْرَمْتَهَا وَ إنْ إبْتَذَلْتَهَا فِی مَعَاصِیهِ أَهَنْتَهَا؛ (2)هنگامی که خود را در مسیر اطاعت خدا به کار گرفتی، خود را کریم نموده ای، و اگر خود را در مسیر گناه و تخلّف از دستورات الهی قرار دادی، به خود اهانت کرده ای.
این حدیث شریف از مولای متقیان، امام علی علیه السلام، به ارتباط تنگاتنگ میان اطاعت از خداوند و کرامت نفس اشاره دارد. حضرت به زیبایی بیان میفرمایند که مسیر بندگی و پیروی از دستورات الهی، راه تکریم و عزت بخشیدن به خویشتن است، در حالی که غوطهور شدن در گناه و نافرمانی، چیزی جز خواری و اهانت به نفس در پی نخواهد داشت.
اطاعت، عامل کرامت: امام علی علیه السلام، اطاعت از خداوند را فعلی میداند که موجب کرامت و بزرگی نفس انسان میشود. هنگامی که انسان در مسیر خواست الهی گام برمیدارد و از دستورات او پیروی میکند، گوهر انسانی خود را ارج مینهد و آن را از پستیها و آلودگیها دور میسازد. این اطاعت، روح را تعالی میبخشد و به آن عزت و شرافت میبخشد.
معصیت، عامل اهانت: در مقابل، حضرت، گناه و نافرمانی از دستورات الهی را موجب خواری و اهانت به نفس معرفی میکنند. هنگامی که انسان، خواهشهای نفسانی و وسوسههای شیطانی را بر فرامین الهی ترجیح میدهد، در حقیقت به ارزش و جایگاه واقعی خود پشت پا میزند و خود را در معرض ذلت و پستی قرار میدهد. گناه، حجابی بر فطرت پاک انسان میافکند و او را از کرامت ذاتیاش دور میسازد.
انتخاب میان کرامت و اهانت: این حدیث، انسان را در برابر یک انتخاب سرنوشتساز قرار میدهد: یا با اطاعت از خداوند، کرامت نفس را برگزیند و به عزت و سربلندی دست یابد، یا با پیروی از گناه، به خواری و پستی تن دهد و گوهر انسانی خود را به ابتذال بکشاند. این انتخاب، نشان از مسئولیت انسان در قبال سرنوشت معنوی و جایگاه ارزشمند او دارد.
کرامت حقیقی در بندگی: از این حدیث میتوان دریافت که کرامت حقیقی انسان، نه در مظاهر دنیوی و مادی، بلکه در بندگی خالصانه خداوند و دوری از هر آنچه او را ناخشنود میسازد، نهفته است. انسانی که مطیع امر الهی باشد، در واقع به بالاترین درجه کرامت و عزت دست یافته است، زیرا او به خالق هستی پیوند خورده و از حمایت و لطف او برخوردار شده است.
بنابراین، این کلام نورانی امام علی علیه السلام، تلنگری است برای بیداری وجدانها و توجه به این حقیقت که کرامت و عزت واقعی در گرو اطاعت از پروردگار عالمین است. هرچه میزان بندگی و اطاعت ما بیشتر باشد، به همان اندازه از کرامت و منزلت والاتری برخوردار خواهیم بود.
3- کرامت در اجتناب از سهلانگاری
امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:أَقَلُّ النَّاسِ رَاحَةً اَلْبَخِیلُ وَ أَحْسَدُهُمْ حَالاً اَلْحَسُودُ وَ أَوْحَشُهُمْ مَنْفَرِداً اَلْعَجُولُ وَ أَقَلُّهُمْ کَرَامَةً اَلْمُهَاوِنُ.(3)
کم آسایش ترین مردم بخیل است و حسودترین آنها کسی است که به مردم حسد می ورزد و تنهاترین مردم کسی است که عجول است و کم کرامت ترین آنها کسی است که سهل انگار است.
این حدیث پرمغز از امام حسن عسکری علیه السلام، به چهار خصلت ناپسند اشاره میکند که هر یک به نوعی موجب نقص و کاستی در زندگی فردی و اجتماعی انسان میشوند. در انتهای این حدیث شریف، حضرت به یکی از مهمترین عوامل کاهش کرامت و منزلت انسان اشاره میفرمایند: سهلانگاری.
سهلانگاری و فقدان کرامت: امام علیه السلام، سهلانگار را کمکرامتترین افراد معرفی میکنند. سهلانگاری به معنای بیتوجهی، سستی، کوتاهی در انجام وظایف و مسئولیتها، و بیاعتنایی به ارزشها و اصول است. فرد سهلانگار، با بیدقتی و بیمبالاتی در امور زندگی خود و دیگران، جایگاه و احترام خود را در جامعه متزلزل میسازد.
ارتباط سهلانگاری با سایر رذائل: در این حدیث، سهلانگاری در کنار بخل، حسد و عجله قرار گرفته است. این همنشینی نشان میدهد که این صفات ناپسند، همگی از یک ریشه نشأت میگیرند و آن، عدم توجه به اهمیت امور و ارزشهای والای انسانی است.
فرد بخیل، از انفاق مال خود دریغ میورزد؛ فرد حسود، نسبت به نعمتهای دیگران بیتابی میکند؛ فرد عجول، بدون تدبیر و تأمل دست به عمل میزند؛ و فرد سهلانگار، از انجام وظایف و رعایت اصول سرباز میزند.
کرامت، نتیجه اهتمام و جدیت: در مقابل سهلانگاری، اهتمام و جدیت در انجام امور قرار دارد. انسانی که به وظایف خود اهمیت میدهد، در کارها دقت و پشتکار نشان میدهد و به ارزشها و اصول پایبند است، به تدریج کرامت و منزلت خود را در جامعه ارتقا میبخشد. احترام و اعتمادی که چنین فردی کسب میکند، نشان از کرامت والای او دارد.
تأثیر سهلانگاری بر زندگی فردی و اجتماعی: سهلانگاری نه تنها موجب کاهش کرامت فردی میشود، بلکه آثار مخربی نیز بر روابط اجتماعی و پیشرفت جامعه دارد. بیتوجهی به حقوق دیگران، کوتاهی در انجام مسئولیتهای اجتماعی و بیاعتنایی به نظم و قانون، از جمله پیامدهای ناگوار سهلانگاری است.
بنابراین، این حدیث شریف، هشداری است به دوری از سهلانگاری و تلاش برای اهتمام و جدیت در تمام امور زندگی. کسب کرامت و منزلت واقعی، در گرو توجه به مسئولیتها، رعایت اصول اخلاقی و تلاش برای انجام وظایف به نحو احسن است.
4- حقیقت کرامت در مهار هوای نفس
امام امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمودند:أَمْلِکْ عَلَیْکَ هَوَاکَ وَ شُحَّ بَنَفْسِکَ عَمَّا لایَحِلُّ لَکَ، فَإِنَّ الشُّحَّ بِالنَّفْسِ حَقِیقَهُ الْکَرَمِ؛ (4)هوای نفس خود را نگه دار، و نسبت به خود، از آنچه حرام است، بخل بورز؛ زیرا دریغ ورزیدن بر جان خویش (از بدی ها)، حقیقت کرامت و بزرگواری است.
نکته ها:
این کلام گهربار از امام علی علیه السلام، پرده از حقیقت والای کرامت برمیدارد و آن را در گرو مهار هوای نفس و امساک از محرمات الهی میداند. حضرت در این عبارت کوتاه و ژرف، به دو رکن اساسی در کسب کرامت واقعی اشاره میفرمایند:
تسلط بر هوای نفس: اولین گام در مسیر کسب کرامت، تسلط و فرمانروایی بر خواهشهای نفسانی است. هوای نفس، اگر افسارگسیخته شود، انسان را به سوی لذات آنی و شهوات زودگذر سوق میدهد و او را از ارزشهای والاتر و کمالات حقیقی بازمیدارد.
کسی که بتواند زمام نفس خود را در دست بگیرد و آن را در مسیر عقل و شرع هدایت کند، در واقع اولین قدم را به سوی کرامت برداشته است.
بخل ورزیدن بر نفس از محرمات: امام علی علیه السلام، نوع خاصی از بخل را عین کرامت میدانند و آن، بخل ورزیدن بر نفس در برابر محرمات الهی است.
انسان کریم، کسی نیست که از بذل مال و دارایی خود دریغ کند، بلکه کسی است که نفس ارزشمند خود را از آلودگی به گناه و نافرمانی حفظ میکند و اجازه نمیدهد که خواهشهای شیطانی، گوهر وجود او را به ابتذال بکشاند. این امساک و دریغ ورزیدن از محرمات، نشان از ارزش قائل شدن برای نفس و حفظ کرامت ذاتی آن دارد.
حقیقت کرامت در خودنگهداری: حضرت تأکید میفرمایند که این نوع بخل ورزیدن بر نفس، حقیقت و جوهره کرامت است. کرامتی که از درون انسان نشأت میگیرد و او را از پستیها و رذائل اخلاقی مصون میدارد، کرامتی پایدار و ارزشمند است. در مقابل، کرامتی که بر پایه عوامل بیرونی مانند ثروت، نسب یا مقام استوار باشد، زودگذر و ناپایدار خواهد بود.
ارتباط کرامت با تقوا: این حدیث، به طور ضمنی با حدیث اول که کرامت را در تقوا خلاصه میکرد، ارتباط پیدا میکند. زیرا مهار هوای نفس و دوری از محرمات، از مصادیق بارز تقوا و پرهیزکاری است.
کسی که بتواند در برابر وسوسههای نفسانی مقاومت کند و از حدود الهی تجاوز نکند، در واقع تقوا پیشه کرده و به بالاترین درجات کرامت دست یافته است.
بنابراین، این آموزه ارزشمند از امام علی علیه السلام، ما را به سوی خودکنترلی، تهذیب نفس و ارزش قائل شدن برای گوهر انسانی خود دعوت میکند.
حقیقت کرامت در آن است که بتوانیم بر خواهشهای نفسانی خود غلبه کنیم و نفس ارزشمندمان را از هرگونه آلودگی و پستی حفظ نماییم.
5- کرامت در سایه عبودیت
امام امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمودند: إِنَّ اللّهَ قَدْ أَکْرَمَکُمْ بِدِینِهِ و خَلَقَکُمْ لِعِبادَتِهِ فَأَنْصِبُوا أَنْفُسَکُمْ فِی أَدَائِهَا؛ (5)خداوند با دینش شما را تکریم کرده (به شما کرامت داده) و شما را برای بندگی و عبادتش آفریده است. پس شما خود را برای ادای آن مهیا سازید.
نکته ها:
این حدیث نورانی از امام علی علیه السلام، به منشأ کرامت حقیقی انسان و هدف از خلقت او اشاره دارد. حضرت بیان میفرمایند که خداوند متعال با اعطای دین مبین اسلام، انسان را مورد تکریم و بزرگواری قرار داده و او را برای عبادت و بندگی خویش آفریده است.
دین، مایه کرامت الهی: امام علی علیه السلام، دین الهی را عامل کرامت و بزرگی انسان معرفی میکنند. دین اسلام، با تعالیم ارزشمند و هدایتهای نورانی خود، انسان را از جهالت و گمراهی رهایی میبخشد و او را به سوی کمال و سعادت رهنمون میسازد. این دین، با بیان جایگاه والای انسان و تکالیف ارزشمندی که بر عهده او نهاده است، به او عزت و شرافت میبخشد.
عبادت، هدف از خلقت: هدف اصلی از خلقت انسان، بندگی و عبادت خداوند متعال است. این عبادت، نه تنها ادای مجموعهای از اعمال و مناسک ظاهری، بلکه تسلیم محض در برابر اراده الهی و تلاش برای تحقق خواست او در تمام ابعاد زندگی را شامل میشود. هنگامی که انسان در مسیر بندگی خداوند گام برمیدارد، به هدف اصلی از خلقت خود نزدیکتر شده و شایسته کرامت و قرب الهی میگردد.
آمادگی برای ادای عبادت: امام علیه السلام در ادامه، مؤمنان را به آمادگی و تلاش برای ادای حق عبادت فرا میخوانند. این آمادگی، شامل شناخت صحیح دستورات الهی، اخلاص در عمل، و استقامت در مسیر بندگی است. هرچه انسان در ادای وظایف عبادی خود کوشاتر و خالصتر باشد، به همان میزان از کرامت و منزلت والاتری در پیشگاه خداوند برخوردار خواهد شد.
کرامت در سایه بندگی: این حدیث به وضوح نشان میدهد که کرامت حقیقی انسان در گرو بندگی خالصانه خداوند است. هرچه پیوند انسان با خالق هستی قویتر و اطاعتش از او کاملتر باشد، به همان اندازه از کرامت و عزت بیشتری بهرهمند خواهد شد. کرامتی که از سوی خداوند به بندگان صالح خود عطا میشود، کرامتی پایدار و بیانتهاست.
بنابراین، این کلام ارزشمند از امام علی علیه السلام، ما را به قدردانی از نعمت بزرگ دین اسلام و تلاش برای تحقق هدف اصلی از خلقتمان، یعنی بندگی خالصانه خداوند، دعوت میکند. در سایه این بندگی است که میتوان به کرامت و منزلت واقعی دست یافت.
6- کرامت در گرو دینداری
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:کَرَمُ الرَّجُلِ دِینُهُ؛ (6) بزرگواری آدمی، به دین اوست.
نکاته ها:
این حدیث شریف از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم، معیار و ملاک حقیقی بزرگواری و کرامت انسان را در دینداری او معرفی میکند. حضرت در این کلام کوتاه و پرمعنا، به این حقیقت اشاره میفرمایند که دین اسلام، با تعالیم و ارزشهای والای خود، موجب عزت و شرافت انسان میگردد.
دین، منشأ کرامت: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم، دین را سرچشمه و بنیاد کرامت انسان میدانند. دین اسلام، با دعوت به فضائل اخلاقی، عدالت، احسان، نوعدوستی و دوری از رذائل، انسان را به سوی کمال و تعالی رهنمون میسازد. پایبندی به این اصول و ارزشها، موجب بزرگواری و منزلت فرد در جامعه و در پیشگاه خداوند میگردد.
کرامت معنوی در مقابل کرامت مادی: این حدیث، بر کرامت معنوی و باطنی انسان تأکید دارد، نه بر مظاهر مادی و دنیوی. ثروت، نسب، قدرت و مقام، هرچند ممکن است در ظاهر موجب احترام و اعتبار شوند، اما اگر با دینداری و پایبندی به ارزشهای الهی همراه نباشند، نمیتوانند کرامت حقیقی را برای انسان به ارمغان آورند.
ارتباط دین و اخلاق: دینداری راستین، همواره با اخلاق نیکو و رفتار پسندیده همراه است. فرد دیندار، به حقوق دیگران احترام میگذارد، دروغ نمیگوید، ظلم نمیکند، و در پی خدمت به همنوعان خود است. این صفات نیکو، جلوههای عملی دینداری هستند و موجب افزایش کرامت و محبوبیت فرد در جامعه میشوند.
دین، راهنمای کرامت: دین اسلام، با ارائه دستورات و راهنماییهای جامع و کامل، مسیر رسیدن به کرامت و بزرگواری را برای انسان روشن میسازد. عمل به این دستورات و پیروی از سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، انسان را به سوی کمالات اخلاقی و معنوی سوق میدهد و او را شایسته کرامت الهی میسازد.
بنابراین، این حدیث شریف، اهمیت دینداری در کسب کرامت و بزرگواری را به ما یادآور میشود. هرچه ایمان و عمل ما به دستورات دین بیشتر باشد، به همان میزان از کرامت و منزلت والاتری برخوردار خواهیم بود. کرامت حقیقی، در سایه دینداری و پایبندی به ارزشهای الهی به دست میآید.
7-کرامت اجتماعی در پرتو اسلام
امام امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمودند:اِنَّ اللّهَ تَعَالَی خَصَّکُمْ بِالأِسْلاَمِ و اسْتَخْلَصَکُمْ لَهُ، و ذَلِکَ لِأنَّهُ اسْمُ سَلاَمَهٍ و جِمَاعُ کَرَامَهٍ؛ (7)همانا خدای متعال شما را به اسلام اختصاص داد و برای اسلام برگزید، زیرا اسلام نامی از سلامت و فراهم کننده کرامت جامعه می باشد.
نکاته ها:
این فراز نورانی از خطبههای نهج البلاغه، بیانگر جایگاه ویژه دین اسلام در تکریم انسان و تأمین سلامت و کرامت جامعه است. امام علی علیه السلام در این کلام بلیغ، دو ویژگی اساسی برای دین اسلام برمیشمارند: نامی از سلامت بودن و فراهم آورنده کرامت جمعی.
اسلام، نامی از سلامت: حضرت، اسلام را نامی از سلامت معرفی میکنند. این سلامت، ابعاد گوناگونی را در بر میگیرد: سلامت اعتقادی از شرک و خرافات، سلامت اخلاقی از رذائل و پستیها، سلامت روانی از اضطراب و پریشانی، و سلامت اجتماعی از ظلم و بیعدالتی. تعالیم اسلام، با ارائه نظام جامع زندگی، فرد و جامعه را از آفات و بیماریهای گوناگون مصون میدارد و به سوی آرامش و سعادت رهنمون میسازد.
اسلام، فراهم آورنده کرامت جامعه: ویژگی دوم اسلام از منظر امام علی علیه السلام، فراهم آوردن کرامت برای جامعه است. اسلام، با تأکید بر ارزشهای والایی همچون عدالت، برابری، برادری، تعاون و احترام متقابل، بستری مناسب برای رشد و تعالی همه افراد جامعه فراهم میکند. در جامعهای که احکام و آموزههای اسلام به درستی اجرا شود، کرامت و منزلت انسانی حفظ شده و هیچ فردی مورد ظلم و تبعیض قرار نمیگیرد.
اختصاص و برگزیدگی برای اسلام: امام علیه السلام تصریح میفرمایند که خداوند متعال، پیروان اسلام را به این دین اختصاص داده و برای آن برگزیده است. این اختصاص و برگزیدگی، نشان از اهمیت و فضیلت دین اسلام نسبت به سایر ادیان و مکاتب دارد. مسلمانان، با پذیرش این دین کامل و جامع، از نعمت سلامت و کرامت الهی برخوردار شدهاند و مسئولیت سنگینی در حفظ و ترویج آن بر عهده دارند.
کرامت فردی در بستر کرامت اجتماعی: از این کلام میتوان دریافت که کرامت فردی و اجتماعی، رابطهای تنگاتنگ و دوسویه با یکدیگر دارند. فردی که به آموزههای اسلام پایبند باشد و در جهت سلامت و کرامت جامعه گام بردارد، خود نیز از کرامت و منزلت والایی برخوردار خواهد شد. در مقابل، جامعهای که بر پایه اصول و ارزشهای اسلامی بنا شود، زمینه رشد و تعالی و حفظ کرامت همه افراد را فراهم میآورد.
بنابراین، این آموزه ارزشمند از امام علی علیه السلام، ما را به قدردانی از نعمت اسلام و تلاش برای تحقق سلامت و کرامت فردی و اجتماعی در پرتو آن دعوت میکند. با عمل به دستورات این دین مبین است که میتوانیم به سعادت دنیا و آخرت دست یابیم و شایسته کرامت الهی گردیم.
8- کرامت نفس در آزادگی و دوری از پستی
امام امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمودند:... أَکْرِمْ نَفْسَکْ عَنْ کُلِّ دَنِیَّهٍ وَ إِنْ سَاقَتْکَ إِلیَ الرَّغَائِبِ فَإنَّکَ لَنْ تَعْتَاضَ بِمَا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِکَ عِوَضاً وَ لا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللّهُ حُرّاً؛ (8)
...نفس خود را از هرگونه پستی بازدار، هرچند تو را به اهدافت رساند، زیرا نمی توانی به اندازه آبرویی که از دست می دهی، بهایی به دست آوری، برده دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفرید....
نکته ها:
این بخش از نامه مشهور امام علی علیه السلام به فرزندشان امام حسن مجتبی علیه السلام، حاوی درسهای ارزشمندی در باب حفظ کرامت نفس و اجتناب از هرگونه پستی و بردگی غیر خداست. حضرت در این فراز، دو اصل مهم را برای حفظ عزت و بزرگواری انسان بیان میفرمایند:
دوری از هرگونه پستی (دنیّه): امام علیه السلام فرزند خود و از این طریق همه انسانها را سفارش میکنند که نفس خود را از هرگونه عمل پست و فرومایه دور نگه دارند، حتی اگر این اعمال به ظاهر آنها را به خواستهها و آرزوهایشان برساند.
ایشان تأکید میکنند که بهایی که انسان در ازای انجام این اعمال پست میپردازد (یعنی از دست دادن کرامت و آبرو)، بسیار سنگینتر از هر منفعتی است که ممکن است به دست آورد. از دست دادن کرامت نفس، خسارتی جبرانناپذیر است.
آزادگی و عدم بندگی غیر خدا: اصل دوم در حفظ کرامت نفس، آزاد بودن و بنده غیر خدا نبودن است. امام علیه السلام یادآور میشوند که خداوند متعال انسان را آزاد آفریده است و شایسته نیست که او بنده و مطیع دیگران باشد، مگر در اطاعت از فرامین الهی. بندگی غیر خدا، انسان را از کرامت ذاتی خود دور میکند و او را به ذلت و خواری میکشاند. انسان آزاده، تنها در برابر خالق هستی سر تعظیم فرود میآورد و از هیچ قدرتی جز قدرت او هراس ندارد.
ارتباط کرامت با ارزشهای والاتر: این سخن امام علیه السلام، نشان میدهد که کرامت نفس با ارزشهای والاتر و پایدارتر از خواستههای مادی و زودگذر مرتبط است. حفظ آبرو، عزت نفس و آزادگی، از جمله این ارزشها هستند که نباید در راه رسیدن به اهداف دنیوی قربانی شوند.
تأثیر اعمال بر کرامت: اعمال انسان، چه نیک و چه بد، تأثیر مستقیمی بر کرامت و منزلت او دارند. انجام اعمال پست و فرومایه، هرچند ممکن است منافعی زودگذر به همراه داشته باشند، اما در نهایت موجب سلب کرامت و خواری انسان میشوند. در مقابل، دوری از پستیها و حفظ آزادگی، موجب عزت و سربلندی او در دنیا و آخرت میگردد.
بنابراین، این آموزه حکیمانه از امام علی علیه السلام، ما را به حفظ کرامت نفس، دوری از هرگونه عمل پست و فرومایه، و پاسداری از آزادگی که موهبت الهی است، دعوت میکند. تنها در سایه این اصول است که میتوانیم به عزت و سربلندی حقیقی دست یابیم.
9- زوال کرامت در پی تفرقه و نزاع
امام امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمودند: فَانْظُرُوا إِلی ما صَارُوا إِلَیْهِ فِی آخِرِ أُمُورِهِمْ، حِینَ وَقَعَتِ الفُرْقَهُ، وَ تَشَتَّتَتِ الأُلْفَهُ، وَ اخْتَلَفَتِ الْکَلِمَهُ وَ الأفْئِدَهُ، وَ تَشَعَّبُوا مُخْتَلِفِینَ، و تَفَرَّقُوا مُتَحارِبِینَ، وَ قَدْ خَلَعَ اللّهُ عَنْهُمْ لِباسَ کَرَامَتِهِ؛ (9)
ترجمه: پس به پایان کار ملت های گذشته بنگرید! در آن هنگام که به تفرقه و پراکندگی روی آوردند و الفت و دوستی آنان از بین رفت و سخن ها و دلهایشان گوناگون شد، از هم جدا و گروه گروه شدند و به جنگ با یکدیگر پرداختند؛ خداوند لباس کرامت خود را از تنشان بیرون آورد.
نکاته ها:
در این فراز عبرتآموز از خطبههای نهج البلاغه، امام علی علیه السلام به سرنوشت اقوام و ملتهای پیشین اشاره میفرمایند و تفرقه و نزاع را عامل اصلی زوال کرامت و عزت آنها معرفی میکنند. حضرت با ترسیم وضعیتی اسفناک از پراکندگی، اختلاف و جنگ داخلی، نتیجه شوم این ناهماهنگیها را سلب کرامت الهی از آنها بیان میدارند.
تفرقه، سرآغاز زوال: امام علیه السلام، تفرقه و جدایی را نخستین گام در مسیر انحطاط و از دست دادن کرامت یک جامعه میدانند. هنگامی که اتحاد و همبستگی از میان مردم رخت برمیبندد و هر گروهی ساز خود را میزند، بنیانهای قدرت و عزت جامعه سست میشود.
از بین رفتن الفت و دوستی: در پی تفرقه، الفت و صمیمیت که عامل پیوند و استحکام روابط اجتماعی است، از بین میرود. جای آن را کینه، حسادت و بدبینی میگیرد و اعتماد متقابل در جامعه رنگ میبازد.
اختلاف در سخن و دلها: اختلاف در دیدگاهها و نظرات، اگر با مدارا و گفتوگوی سازنده همراه نباشد، به اختلاف در کلمه و پراکندگی دلها منجر میشود. در چنین وضعیتی، انسجام فکری و عاطفی جامعه از بین میرود و هر کسی بر طبل خواستههای خود میکوبد.
تفرق و جنگ: نتیجه نهایی تفرقه، اختلاف و از بین رفتن الفت، جدایی گروهها و در نهایت جنگ و خونریزی است. هنگامی که افراد یک جامعه به جان یکدیگر میافتند، نه تنها امنیت و آرامش از بین میرود، بلکه بالاترین مظاهر کرامت انسانی، یعنی جان و مال افراد، مورد تهدید قرار میگیرد.
سلب لباس کرامت الهی: امام علیه السلام، این وضعیت اسفناک را موجب سلب لباس کرامت الهی از آن ملتها میدانند. کرامتی که خداوند به انسانها عطا کرده است، در سایه وحدت، همدلی و پیروی از حق حفظ میشود.
هنگامی که جامعهای از این اصول فاصله میگیرد و در گرداب تفرقه و نزاع غرق میشود، شایستگی دریافت این کرامت را از دست میدهد و مورد خشم و غضب الهی قرار میگیرد.
بنابراین، این هشدار تکاندهنده از امام علی علیه السلام، درس عبرتی برای همه جوامع بشری در طول تاریخ است. حفظ وحدت، همدلی، دوری از تفرقه و نزاع، و پایبندی به اصول عدالت و حق، از عوامل اساسی حفظ کرامت و عزت یک جامعه است. در غیر این صورت، سرنوشتی مشابه اقوام گذشته در انتظار خواهد بود.
10- نشانههای کرامت در اخلاق نیکو
امام امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمودند: ثَلاَثَهٌ تَدُلُّ عَلَی کَرَمِ الْمَرْءِ: حُسْنُ الْخُلُقِ وَ کَظْمُ الْغَیْظِ وَ غَضُّ الْطَرْفِ؛ (10) سه چیز گواه ارجمندی انسان است: خوش خویی، غلبه بر خشم و چشم پوشی از خطاهای دیگران.
نکاته ها:
این حدیث گهربار از امام علی علیه السلام، سه ویژگی برجسته را به عنوان نشانههای کرامت و بزرگواری انسان معرفی میکند. این سه خصلت نیکو، همگی به حوزه اخلاق و تعاملات اجتماعی فرد مربوط میشوند و بیانگر روح بلند و منش والای او هستند.
خوشخویی (حسن الخلق): نخستین نشانه کرامت از منظر امام علیه السلام، داشتن اخلاق نیکو و پسندیده است. خوشرویی، مهربانی، تواضع، صبر و مدارا با دیگران، از جمله مصادیق حسن خلق هستند.
فردی که از این صفات برخوردار باشد، در قلبهای مردم جای میگیرد و از احترام و محبت آنها بهرهمند میشود. حسن خلق، نشان از بزرگی روح و سعه صدر انسان دارد.
غلبه بر خشم (کظم الغیظ): دومین نشانه کرامت، توانایی کنترل و فرو نشاندن خشم است. خشم، یک احساس طبیعی است، اما مدیریت آن و جلوگیری از بروز رفتارهای ناپسند در هنگام عصبانیت، از ویژگیهای افراد کریم و بزرگوار است. کسی که بتواند در مواجهه با عوامل خشمآور، بر خود مسلط باشد و از واکنشهای تند و غیرمنطقی خودداری کند، نشان میدهد که بر نفس خود فرمانرواست و از کرامت نفس برخوردار است.
چشمپوشی از خطاهای دیگران (غض الطرف): سومین نشانه کرامت، چشمپوشی و نادیده گرفتن خطاهای دیگران است. این بدان معنا نیست که انسان در برابر ظلم و بیعدالتی سکوت کند، بلکه به این معناست که از خردهگیریهای بیجا، سرزنشهای مداوم و پیگیری لغزشهای جزئی دیگران خودداری کند.
این گذشت و بزرگواری، نشان از روح بلند و مناعت طبع فرد دارد و موجب تحکیم روابط اجتماعی و ایجاد فضایی سرشار از صلح و صفا میشود.
ارتباط متقابل این سه خصلت با کرامت: این سه ویژگی اخلاقی، نه تنها نشانههای کرامت هستند، بلکه در تقویت و افزایش آن نیز نقش مؤثری دارند. هرچه انسان در خوشخویی، کنترل خشم و چشمپوشی از خطاها قویتر باشد، به همان میزان کرامت و منزلت او در نزد خداوند و مردم افزایش مییابد.
بنابراین، این حدیث شریف، راهنمایی ارزشمند برای کسب کرامت و بزرگواری است. با تلاش برای تقویت این سه خصلت نیکو در وجود خود، میتوانیم به مرتبه والایی از کمالات اخلاقی دست یابیم و شایسته احترام و محبت دیگران شویم.
11- کرامت در گرو نیکخویی و دوری از پستی
امام امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمودند:اَلْکَرَمُ حُسْنُ السَّجِیَّهِ وَ اجْتِنَابُ الدَّنِیَّهِ؛ (11) رفتار خوش و دوری از کارهای پَست و فرومایه، از نشانههای کرامت است.
این حدیث حکمتآموز از امام علی علیه السلام، دو رکن اساسی برای تحقق کرامت و بزرگواری در انسان را بیان میکند: داشتن سجایای نیکو و اجتناب از اعمال پست و فرومایه. حضرت در این کلام موجز، به پیوند ناگسستنی میان اخلاق نیک و کرامت نفس اشاره میفرمایند.
نیکخویی (حسن السجیّه): امام علیه السلام، داشتن خلق و خوی نیکو را از نشانههای کرامت میدانند. سجیه به معنای طبیعت، خصلت و روش پایدار انسان است.
نیکخویی شامل مجموعهای از صفات پسندیده همچون مهربانی، صبر، گذشت، تواضع، صداقت و خوشرویی است. فردی که دارای این صفات باشد، نه تنها در تعاملات اجتماعی موفقتر است، بلکه از کرامت و منزلت والایی نیز برخوردار خواهد بود. نیکخویی، جلوهای از بزرگی روح و صفای باطن انسان است.
اجتناب از پستی (اجتناب الدنیّه): رکن دوم کرامت از منظر امام علیه السلام، دوری گزیدن از هرگونه عمل پست و فرومایه است. «دنیّه» به معنای کار حقیر، پست و دونشأن است.
انسان کریم، هرگز به اعمالی که موجب سرافکندگی و ذلت او و دیگران میشود، دست نمیزند. او عزت نفس خود را حفظ میکند و از هرگونه رفتاری که کرامت انسانی او را خدشهدار سازد، پرهیز میکند.
پیوند اخلاق و کرامت: این حدیث به وضوح نشان میدهد که کرامت و بزرگواری انسان، ریشه در اخلاق و رفتار او دارد. کسی که در باطن دارای صفات نیکو باشد و در عمل نیز از هرگونه پستی و فرومایگی دوری کند، به حقیقت کرامت دست یافته است. کرامت، تنها یک ادعا یا یک ظاهر فریبنده نیست، بلکه یک واقعیت درونی است که در رفتار و کردار انسان تجلی مییابد.
کرامت اکتسابی: این حدیث، بر جنبه اکتسابی کرامت تأکید دارد. انسان میتواند با تلاش برای کسب صفات نیکو و دوری از رذائل اخلاقی، به مقام کرامت دست یابد. این کرامت، پایدار و ارزشمند است، زیرا بر پایه فضائل انسانی استوار است.
بنابراین، این آموزه ارزشمند از امام علی علیه السلام، ما را به سوی خودسازی، تهذیب نفس و تلاش برای داشتن اخلاق نیکو و اجتناب از هرگونه عمل پست و فرومایه دعوت میکند. تنها در سایه این دو اصل است که میتوانیم به کرامت و بزرگواری حقیقی دست یابیم.
12- کرامت در بخشش و فرومایگی در انتقام
امام امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمودند: اَلْمُبَادَرَهُ اِلَی الْعَفْوِ مِنْ أَخْلاَقِ الْکِرَامِ (12)، اَلْمُبَادَرَهُ اِلَی الإنْتِقَامِ مِنْ شِیَمِ اللِّئَامِ؛ (13)
اقدام به عفو و بخشش از اخلاق کریمان و اقدام به انتقام و کینه توزی از اخلاق فرومایگان است.
نکاته ها:
این حدیث گرانبها از امام علی علیه السلام، تفاوت اساسی میان رفتار افراد کریم و فرومایه را در مواجهه با خطاهای دیگران آشکار میسازد. حضرت، سرعت در بخشش را از ویژگیهای انسانهای بزرگوار و شتاب در انتقامگیری را از خصلتهای افراد پست و بیمقدار معرفی میکنند.
عفو، جلوهای از کرامت: امام علیه السلام، پیشقدم شدن در عفو و گذشت را از اخلاق کریمان برمیشمارند. انسان کریم، با داشتن روحی بزرگ و قلبی مهربان، به جای کینهتوزی و انتقام، خطاهای دیگران را نادیده میگیرد و با بزرگواری از آنها درمیگذرد.
عفو، نشان از قدرت روحی، سعه صدر و تعالی نفس فرد دارد. بخشش، نه تنها موجب آرامش خاطر فرد بخشنده میشود، بلکه بذر محبت و صلح را در جامعه میافشاند.
انتقام، نشانه فرومایگی: در مقابل، امام علیه السلام، شتاب در انتقام و کینهورزی را از ویژگیهای افراد فرومایه و پست معرفی میکنند. انسان فرومایه، به دلیل ضعف نفس و عدم توانایی در کنترل خشم، به سرعت در پی جبران خطای دیگران برمیآید و لذت را در انتقام میجوید.
این رفتار، نه تنها موجب افزایش دشمنی و کینه در جامعه میشود، بلکه نشان از حقارت و کوچکی روح فرد انتقامجو دارد.
تفاوت در انگیزه: انگیزه فرد کریم در عفو، اصلاح رابطه، حفظ حرمت طرف مقابل و پیروی از آموزههای الهی است. در مقابل، انگیزه فرد فرومایه در انتقام، ارضای حس خودخواهی، تحقیر طرف مقابل و نشان دادن قدرت ظاهری است.
تأثیر بر روابط اجتماعی: عفو و گذشت، موجب تقویت روابط اجتماعی، افزایش اعتماد و ایجاد فضایی سرشار از محبت و احترام میشود. در مقابل، انتقام و کینهتوزی، بذر دشمنی و نفرت را در جامعه میپراکند و موجب تضعیف پیوندهای اجتماعی میگردد.
بنابراین، این آموزه ارزشمند از امام علی علیه السلام، ما را به تأمل در رفتار خود در مواجهه با خطاهای دیگران دعوت میکند. آیا ما نیز در زمره کریمانی هستیم که به سرعت آماده بخشش میشوند، یا از کسانی هستیم که در پی انتقام و کینهتوزی هستند؟ انتخاب با ماست که با کدام خصلت، کرامت انسانی خود را به نمایش بگذاریم.
13- کرامت و دوری از حسد
امام امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمودند:اَلْکَرِیمُ بَرِئٌ مِنَ الْحَسَدِ؛ (14) انسان کریم از حَسَد دور و بیزار است.
نکاته ها:
این حدیث کوتاه و پرمعنا از امام علی علیه السلام، یکی دیگر از نشانههای بارز کرامت و بزرگواری انسان را بیان میکند و آن، پیراسته بودن از صفت ناپسند حسد است. حضرت به صراحت اعلام میدارند که فرد کریم و بزرگوار، از حسادت که نوعی بیماری روحی و اخلاقی است، به دور است.
حسد، مانع کرامت: حسد، به معنای ناراحتی و ناخشنودی از نعمتها و موفقیتهای دیگران و آرزوی زوال آنهاست. این صفت رذیله، قلب انسان را تیره و تار کرده و او را از دیدن زیباییها و خیرات محروم میسازد.
فرد حسود، همواره در رنج و عذاب است و نمیتواند از موفقیتهای دیگران شاد شود. چنین روحیهای، با کرامت و بزرگواری که مبتنی بر خیرخواهی و نوعدوستی است، منافات دارد.
کرامت، سرچشمه خیرخواهی: انسان کریم، به دلیل داشتن روح بلند و مناعت طبع، نه تنها از موفقیتهای دیگران ناراحت نمیشود، بلکه خوشحال نیز میگردد و برای آنها آرزوی خیر و برکت میکند. او میداند که نعمتهای الهی بیکران است و رسیدن خیر به دیگران، چیزی از او کم نمیکند. این خیرخواهی و گشادهدلی، از نشانههای کرامت و بزرگواری است.
مقایسه حسد و کرامت: حسد، نوعی بخل ورزیدن نسبت به نعمتهای دیگران است، در حالی که کرامت، بذل و بخشش از داشتهها و آرزوی خیر برای همگان را در پی دارد. حسد، موجب انزوا و دشمنی میشود، اما کرامت، محبت و همدلی را به ارمغان میآورد. حسد، انسان را کوچک و حقیر میکند، ولی کرامت، او را بزرگ و سربلند میسازد.
تلاش برای کسب کرامت و زدودن حسد: این حدیث، دعوتی است به خودسازی و تلاش برای کسب صفات نیکو، به ویژه کرامت، و زدودن رذائل اخلاقی، به ویژه حسد، از وجودمان. برای رسیدن به مقام کرامت، باید قلب خود را از هرگونه کینه و حسادت پاک کنیم و برای همه انسانها خیر و سعادت بخواهیم.
بنابراین، این آموزه ارزشمند از امام علی علیه السلام، اهمیت دوری از حسد و تلاش برای کسب کرامت را به ما یادآور میشود. فرد کریم، قلبی سلیم و روحی بزرگ دارد و از دیدن نعمتهای دیگران شادمان میشود. این صفت نیکو، از بارزترین نشانههای بزرگواری و منزلت والای اوست.
مصادیق تکریم و بزرگداشت در سیره معصومین (علیهم السلام)
1- کرامت جنین: آغاز تکریم حیات
اسحاق بن عمار می گوید: به امام کاظم علیه السلام عرض کردم:المَرْأَهُ تَخافُ الحَبَلَ فَتَشْرَبُ الدَّواءَ فَتُلْقِی ما فِی بَطْنِها؟ قال: لا، فَقُلْتُ إِنَّمَا هِی نُطفهٌ. فقال: اِنَّ أَوّلَ ما یُخْلَقُ نُطْفَهٌ؛ (15)
زنی از بچه دارشدن می ترسد، آیا می تواند دارویی بیاشامد تا آنچه در شکم دارد، را از بین ببرد؟ آن حضرت فرمود: نه. (یعنی نباید سقط جنین کند). عرض کردم: هنوز در حال نطفه است (آیا باز هم جایز نیست)؟ امام فرمود: آغاز خلقت انسان نطفه است.
نکته اخلاقی: حتی در ابتداییترین مراحل شکلگیری حیات، باید به جنین احترام گذاشت و از سقط آن خودداری کرد، زیرا او نیز مستحق کرامت انسانی است.
2- تکریم همگان: کرامت انسانی فراتر از دین
امام امیر مؤمنان علی علیه السلام : اتَّقِ اللّهَ! وَ لا تُحَقِّر مُسلِماً وَ لا مُعَاهَداً وَ لا تَغْصِبَنَّ مَالاً وَ لاَ وَلَداً وَ لا دَابَّهً...؛ (16) از خدا بترس! مسلمان و یا غیر مسلمان معاهد را تحقیر نکن و مال، فرزند، مرکب و... او را غصب نکن.
نکته اخلاقی: کرامت انسانی فراتر از مرزهای دینی است؛ لذا، باید به حقوق و حرمت پیروان سایر ادیان که در صلح با مسلمانان زندگی میکنند، احترام گذاشت.
3- اکرام برادر: کرامت مؤمن، اکرام خدا
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم :مَن أکرَمَ أخاهُ المُسلِمَ فَإِنَّمَا یُکْرِمُ اللّهَ عَزَّوجَلَّ؛ (17) هرکس برادر مسلمان خود را تکریم نماید، در حقیقت خداوند عزّوجلَ را اکرام کرده است.
نکته اخلاقی: تکریم و احترام به برادران و خواهران دینی، نشانه ایمان و اطاعت از خداوند متعال است و موجب تقویت پیوندهای اخوت اسلامی میشود.
4- کرامت بانوان: معیار بزرگی مردان
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم :خَیرُکُمْ خَیرُکُم لِأهْلِهِ و أَنَا خَیرُکُم لِأهْلِهِ؛ مَا أکْرَمَ النِّسَاءَ اِلاّ کَرِیمٌ، وَ لا أَهَانَهُنَّ اِلاّ لَئِیمٌ؛ (18)
بهترین شما، بهترین شما با خانواده است، و من بهترین شما با خانواده هستم؛ جز کریمان، زنان را تکریم نمی کنند و جز انسان های پست و فرومایه، زنان را تحقیر نمی نمایند.
نکته اخلاقی: تکریم و احترام به زنان، به ویژه همسر و مادر، از نشانههای کرامت و بزرگواری مردان است و در سعادت خانواده نقش بسزایی دارد.
5- کریم خردسالان: کرامت نهفته در کوچکان
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم :لا تُحَقِّرَنَّ أَحَداً مِنَ المسلمینَ فَاِنَّ صَغِیرَهُم عِنْدَ اللّهِ کَبِیرٌ؛ (19) هرگز مسلمانی را تحقیر مکن؛ زیرا که کوچک آنان نزد خدا بزرگ است.
نکته اخلاقی: نباید هیچ مسلمانی را به دلیل سن یا موقعیت اجتماعی پایینتر تحقیر کرد، زیرا ارزش و کرامت هر فرد نزد خداوند محفوظ است.
6- اکرام یتیم: کلید کرامت الهی در قیامت
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم :وَ تَحَنَّنُوا عَلی أَیتَامِ النّاسِ یُتَحَنَّنْ عَلیَ أَیتَامِکُمْ... وَ مَنْ أَکْرَمَ فِیهِ یَتِیماً أَکرَمَهُ اللّهُ یَومَ یَلْقاهُ؛ (20)
به یتیمان مردم مهربانی کنید تا پس از شما با یتیمان شما مهربانی کنند.... کسی که در آن (یعنی ماه رمضان) یتیمی را گرامی دارد، خداوند در روز قیامت او را گرامی خواهد داشت.
نکته اخلاقی: تکریم و مهربانی با یتیمان، علاوه بر جلب رحمت الهی در دنیا، موجب کرامت و پاداش ویژه در روز قیامت خواهد شد.
7- تکریم عالمان: ارج نهادن به کرامت علم
امام امیر مؤمنان علی علیه السلام : مَن وَقَّرَ عَالِماً فَقَدْ وَقَّرَ رَبَّهُ؛ (21) هرکس عالمی را تکریم و احترام کند، خداوند را تکریم و احترام کرده است.
نکته اخلاقی: احترام و تکریم دانشمندان و عالمان دینی، ارج نهادن به علم و دانش و در نهایت، تکریم ذات اقدس الهی است.
8- اکرام میزبان: نشانه کرامت ایمانی
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم : مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَومِ الآخِرِ فَلْیُکْرِم ضَیفَهُ؛ (22) کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، مهمانش را گرامی می دارد.
نکته اخلاقی: اکرام و احترام به مهمان، از نشانههای ایمان به خدا و روز قیامت است و موجب برکت و خیر در زندگی میشود.
9- اکرام فقرا: استقبال با کرامت در روز دیدار
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم : مَنْ أَهَانَ فَقِیراً مُسْلِماً مِنْ أَجْلِ فَقْرِهِ وَ اسْتَخَفَّ بِهِ فَقَدِ اسْتَخَفَّ بِحَقِّ اللّهِ... وَ مَنْ أَکْرَمَ فَقِیراً مُسْلِماً لَقِیَ اللّهَ یَومَ القِیامَهِ وَ هُوَ یَضْحَکُ اِلَیهِ...؛ (23)
ترجمه: کسی که فقیر مسلمانی را به خاطر فقرش توهین کند و او را سبک بشمارد، حق خداوند را سبک شمرده است....؛ و کسی که فقیر مسلمانی را اکرام کند، روز قیامت، خدای متعال را در حالی ملاقات می کند که به سوی او متبسّم است.
نکته اخلاقی: تکریم و احترام به فقرا و نیازمندان، تجلی رحمت الهی و موجب رضایت و خشنودی خداوند در روز قیامت خواهد بود.
نتیجه:
بررسی احادیث ارائه شده به وضوح نشان میدهد که کرامت در آموزههای اسلامی، مفهومی چندوجهی و فراگیر است که تمامی ابعاد زندگی انسان را در بر میگیرد.
از والاترین مرتبه آن، یعنی تقوا و بندگی خالصانه خداوند، تا جلوههای عملی آن در تکریم همنوعان، احترام به مخلوقات و حفظ عزت نفس، همگی نشان از اهمیت این اصل اساسی در نظام ارزشی اسلام دارند.
معصومین (علیهم السلام) با تبیین دقیق مفهوم کرامت و ارائه مصادیق گوناگون آن، راه رسیدن به عزت و بزرگواری حقیقی را برای پیروان خود روشن ساختهاند.
تأمل در این آموزههای نورانی، ما را به بازنگری در نگرشها و رفتارهایمان دعوت میکند. آیا در تعاملات خود با دیگران، اصل کرامت انسانی را رعایت میکنیم؟
آیا در حفظ عزت نفس و دوری از پستیها کوشا هستیم؟ آیا در برابر نعمتهای الهی و مخلوقات او، با احترام و قدردانی رفتار میکنیم؟
پاسخ به این پرسشها و تلاش برای عملیاتی ساختن آموزههای کرامتبخش اسلام، نه تنها موجب تعالی فردی و سعادت اخروی ما خواهد شد، بلکه زمینهساز جامعهای عادلانهتر، مهربانتر و برخوردار از کرامت انسانی بیشتر خواهد بود. منشور کرامت اسلامی، راهنمایی جامع برای رسیدن به این آرمان والا است.
پی نوشت ها:
1.روضه الواعظین، ج 2، ص 434؛ غررالحکم، ص 270، ح 5875؛ مشکاه الانوار، ص 115. در ضمن در بیشتر روایات به جای عبارت «لاکرامه»، «لاکرم» آمده است.
2.غررالحکم و دررالکلم، ص 185، ح 3530.
3. بحارالانوار، ج 78، ص 379.
4. غررالحکم، ص 241، ح 4897.
5. وقعه الصفین، ص 112؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 3، ص 184؛ بحارالانوار، ج 32، ص 403.
6. مسند، احمد بن حنبل شیبانی، تحقیق: عبداللّه الدرویش، ج 3، ص 292، ح 8782.
7. نهج البلاغه، خطبه 152.
8. نهج البلاغه، نامه 31؛ مجموعه ورام، ج 1، ص 72؛ ج 2، ص 104؛ بحارالانوار، ج 74، ص 207؛ ج 100، ص 39.
9. نهج البلاغه، خطبه 192.
10. بحارالانوار، ج 75، ص 232.
11. غررالحکم، ص 317، ح 7312.
12. غررالحکم، ص 245، ح 5005.
13. غررالحکم، ص 346، ح 7953.
14. مستدرک الوسائل، ج 12، ص 21؛ غررالحکم، ص 381، ح 8629.
15. وسائل الشیعه، ج 29، ص 25، ح 35063.
16. الغارات، ج 2، ص 428.
17. من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 15؛ وسائل الشیعه، ج 16، ص 389؛ مکارم الاخلاق، ص 431.
18. مختصر تاریخ دمشق ابن عساکر، ج 7، ص 50.
19. مجموعه ورّام، ج 1، ص 31.
20. الاقبال، ص 2؛ فضائل الأشهر، ص 77؛ وسائل الشیعه، ج 10، ص 313، ح 13494؛ بحارالانوار، ج 93؛
21.ارجاع: 21. غررالحکم، ص 47، ح 218.
22. طب النّبی، ص 21؛ جامع الاخبار، ص 136؛ بحارالانوار، ج 59، ص 292.
23. اعلام الدین، ص 413_412؛ ثواب الاعمال، ص 283 _282؛ بحارالانوار، ج 73، ص 362 _ 361.
منبع : راسخون