۲۹ / تير / ۱۴۰۴ - 20 July 2025
19:46
کد خبر : 9699209
۰۹:۳۱

۱۴۰۴/۰۴/۲۹
نگاهی به زندگینامه شهید «محمد دکامی»|

از دامان نهاوند تا افلاک اقتدار

همدان-شهید محمد دکامی، نخبه‌ای گمنام از هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران که در کهن شهر نهاوند دیده به جهان گشود ودر راه عشق به وطن و ایمان به خدا قدم برداشت و قطره‌ای در دریای جهاد علمی و عزت ایران شد.
از دامان نهاوند تا افلاک اقتدار

به گزارش خبرگزاری بسیج از همدان، محمد دکامی، فرزند شریف دیار نهاوند، شانزدهم اسفند ماه ۱۳۷۶ در این شهر کهن پا به جهان گذاشت. وی در خانواده‌ای اصیل و متدین رشد کرد و از نخستین سال‌های زندگی، جویای علم و اخلاق بود، تا آنجا که دوران تحصیل خود را در دبیرستان نام‌آشنای علامه حلی نهاوند با درخشش پشت سر گذاشت و با توکل به خداوند، گام در وادی دانش نهاد.

در مسیر شکوفایی استعداد و ایمان، تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه امام حسین(ع) ادامه داد و در همان سال‌ها، با تکیه بر همت و غیرت جوانی، راهی جمع جهادگران و نخبگان گمنام کشور در نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. متواضع، کم‌حرف و پرتلاش؛ اما بلندآوازه در سنگر بی‌نشانان.

نقش‌آفرینی موثر وی در پروژه‌های تحقیقاتی بخش موشکی، نمونه‌ای از اعتلای علمی و تعهد بی‌ادعای این فرزند نهاوند بود؛ اما او هرگز برای خود طلب نام و آوازه نکرد و نامش بیش از آنکه بر لوح رسانه‌ها نقش بندد، در دل یاران و صفحات تاریخ نگاشته شد.

سی‌ام خرداد ماه ۱۴۰۴، موعدی تلخ اما پرافتخار بود؛ شبیخون تروریستی رژیم اشغالگر صهیونیستی، ساختمان محل کارش در محله گیشای تهران را هدف قرار داد و محمد، در ۲۷ سالگی، بی‌هیاهو و مظلومانه به قافله شهدای راه عزت و اقتدار ایران پیوست.

از دنیا هیچ نخواست و حتی خودروی کوئیکی را که به نامش درآمده بود تحویل نگرفت؛ بلکه در وصیت‌نامه خویش تاکید کرد همان خودرو نیز به همان مجموعه‌ای برسد که سال‌ها عقیده و دانشش را تقدیم آن کرده بود.

محمد دکامی، شهید گمنامی بود که بی‌ادعا در راه عشق به وطن و ایمان به خدا قدم برداشت و قطره‌ای شد در دریای جهاد علمی و عزت ایران؛ نشانه‌ای روشن برای نسل آینده، و الگویی از ایمان و مسئولیت‌پذیری جوان ایرانی.

*وصیت نامه شهید محمد دکامی

بسم رب شهدا و صدیقین

ای ایران دلاور، من محمد، جوانی عاشق و فدایی این سرزمین، با قلبی پر از ایمان و عشق به رهبر عظیم‌اش، اعلام می‌کنم که جانم را در راه هدف مقدس و نورانی امام زمان عج فدا می‌کنم. ای رهبر عزیز، تو چراغ راه ما هستی، و من و همه مردان و زنان ایران، آماده‌ایم تا با جان و دل از حریم اسلام و وطن دفاع کنیم.

آرزو دارم که روزی بیاید که ظلم و استبداد در همه جای دنیا برچیده شود و ظهور امام زمان عج برقرار گردد؛ روزی که روشنایی عدالت، عدالت حقیقی بر زمین بگسترد. اسرائیل غاصب و همه مکاران و ستمگران روزی سرنگون خواهند شد، چون حق همیشه پیروز است.

ای جوانان قهرمان، بدانید که دیروز را باید الگو قرار دهید، و با عزمی استوار و ایمان به وعده‌های خدا، آینده‌ای درخشان برای ایران اسلامی رقم زنید. هر قطره خون ما، پیام آزادی و استقلال است، و هر نفس، فریاد «مرگ بر مستکبر» است.

در راه حق، همچون کوه ثابت قدم باشید و بدانید که قدرت ما ایمان ماست و پیروزی از آن کسانی است که راه عدالت را برگزیده‌اند.

خداوند ایران را نگهدار باشد، و ظهور امام زمان عج را نزدیک گرداند.

جان من هزاران بار فدای مردم ایران

والسلام

انتهای پیام/


گزارش خطا
ارسال نظرات شما
یادداشت
x

عضو کانال روبیکا ما شوید