به گزارش خبرگزاری بسیج، زهرا کابلی دختر شهید حاج رحیم کابلی از شهدای مدافع حرم گفت: پدر در سال ۱۳۴۲ از پدر و مادری اهل تسنن متولد شد. یکی از مادربزرگهای پدر شیعه بود که در مسیر مذهب شیعه قرار گرفت. پدرم در ابتدای انقلاب و هشت سال دفاعمقدس نیز فعال بود و در سه عملیات جنگ تحمیلی جانباز شد. یکی از دغدغهها و دلتنگیهایش دوستان شهیدش بود؛ هیچوقت خودش را از شهدا دور نکرد. در سال ۱۳۸۶ سفری به کربلا داشت و در آن سفر دوستان پدر کفن برای خودشان خریدند، اما پدرم یقین داشت که روزی به شهادت میرسد. خطاب به دوستانش گفته بوده؛ روزی میرسد که من را با لباس سبز پاسداری دفن خواهند کرد. هیچ زمانی را به خاطر نمیآورم که پدر خودش را از شهدا و اعتقاداتش جدا کرده باشد.
کابلی اظهار داشت: مادر و برادرم مخالف حضور پدر در جبهههای دفاع از حرم نبودند. من و بابا رابطه خاصی داشتیم که به این واسطه کمی از رفتن او ناراحت بودم، اما هیچوقت مانع از حضورش در جبههها نشدم. هر ساله پدر از اواسط اسفند تا اواسط فروردین در سفرهای راهیان نور بود. همیشه در خانه ما بحث راهیان و راویان و جنگ مطرح بود. یک بار از پدر پرسیدم در کنار خانواده بودن، اولویت چندمت هست؟ پدر در پاسخ گفت: همه کارهای من فقط به خاطر خانوادهام است. فردا روزی فرزندت بزرگ شود و ازت بپرست که چرا برای دفاع از مظلوم کاری نکردهاید؟ پاسخت چه خواهد بود؟ من برای این پرسش به دفاع از حرم میروم. در بحث راویان هم اگر من نروم، فردا روزی میآید که هشت سال دفاعمقدس ما برای نسلهای آینده افسانه میشود.
وی افزود: در زمان شهادت پدر باردار بودم و هنوز هم چشمانتظار برای بازگشت او هستیم، اما از خدا خواستم پیکر پدرم زودتر از ۱۲ شهید مدافع حرم بازنگردد. نمیتوانستم بیتابی و دلتنگی دختران شهدا را ببینم. من از آنها بزرگتر هستم و صبرم بیشتر است. هیچوقت برای آمدنش دعا نکردم. به خدا سپردهام که هر جور خودش صلاح میداند، برایمان مقدر کنند.
دختر شهید حاج رحیم کابلی ضمن اشاره به دیدارش با سردار سلیمانی گفت: دیدار کوتاهی با سردار سلیمانی در تهران داشتیم که در پایان آن دیدار فرصتی برای من ایجاد شد تا خودم را معرفی کنم. اطراف شهید سلیمانی شلوغ بود و وقتی حاج قاسم دید یک خانم در میان جمعیت است، خواست که خودم را معرفی کنم. زمانی که نام خانطومان را شنید سر خود را پایین آورد و زمانی که سرش را بالا آورد، چشمانش پر اشک بود. من آن لحظه واقعاً ناراحت شدم. در آن لحظه گفتم خودم را معرفی نکردم که شما را ناراحت کنم و فقط برای بیان ارادت خودم و خانوادهام خودم را معرفی کردم؛ لبخندی زدند و انگشتری را به من هدیه داد.
کابلی تأکید کرد: خبر شهادت حاج قاسم را یکی از دوستان حوالی ساعت ۷ صبح به ما داد. زمانی که همسرم این خبر را به من گفت، نمیخواستم قبول کنم که سردار سلیمانی به شهادت رسیده است. شبکههای تلویزیون را روشن کردم و دیدم همه از سردار سلیمانی میگویند. به تصویر پدر نگاه کردم و گفتم خوش به حالت که فرماندهات هم در کنارت هست.
دختر شهید حاج رحیم کابلی در پایان گفت: پیام من به قاتلین سردار سلیمانی همان گفته رهبر انقلاب است که گفتند باید انتقام سختی بگیریم. انشاالله آن روز دور نیست و انتقام اصلی با ظهور امام زمان (عج) انجام میشود.